آیا ابراهیم گلستان هنرمند مهمی است؟
ابراهیم لستان ا نرمندان رکاری می گوید میود در میانه های مختلف از اسی رفته ا لمسازی و اد مرا. این نرمند مدتاست ارج از ور سکونت دارد، ابا ماندگاری مانند ویری اریخی از دادگاه د دادگاه در اما ابراهیم لستان الا رنندگی رده است، در الم نر واقعا ایگاهی دارد؟
رنگار مجله ایرانی رایِ دست افتن
او دربار اراهیم لستان میوید: است اطر مجموعه ن را ای میوریم. لی مهمی م است. مری ولانی رده. ر دا سالش است و لی م در مینهای مختلف اررده.»
داشلو اضافه میند: «الا مسأله این نیست ما از دام وجهش ر ا متر وشمان اید. ابراهیم لستان قابل انکار است. اگر وشمان م نیاید قابل انکار است. نبرین راجع دم مهم مینیم. رای ود من ابراهیم لستان میشه لی مهم داشت و ودش را مواره دوست داشتم.»
این نرمند دربار رخی اظهاراتی موفقیت ابراهیم لستان را درباره ادق دایت م میشه ده ایی میند. درباره روغ رخزاد م میشه ده ایی میند. مهمی ندارد. چیزی که تاریخ مهمی دارد این است که شخصیتی مانند ابراهیم گلستان در فرهنگ ایران جایگاه اصلی و ویژهای باشد، در یک تحلیل و بررسی ممکن است که نتیجه آن باشد که به تاریخ میپردازد.»
داشلو در ادامه اظهار نظر: «خود ما اریخ معاصر استیم. ما اید وانیم ودمان م نیم. ما این ادت را نداریم. اعرف مینم نفرت و مامان را نهان مینیم و در نردن اریخ میاندازیم. نابراین ر ده میویند، مهم نیست. ابراهیم لستان در روایت های مختلف، لهای مختلف دارد. ولی ابراهیم لستان میشه وده و در رف ما میشه مترادف ا مردمی ودن است. ابراهیم در ر اج دنیا نیامده. اگر منزوی ده اید نگاه رد را منزوی ده؟»
او اضافه می کند: ون متأسفانه در امعه روشنفکری ایران میشه این دو ودن را دیدم. انکار م ا لیل محض را. دام درست نیست. اید دید ابراهیم لستان واقعا ور لمساز و نویسنده است و ول مر ابل وجهش امل راتی وده من ر منم در امعه ده اولین از دست میرود، انصاف است و نابراین وقع انصاف نمیرود. درباره ابراهیم لستان نظر ودم را دارم معطوف ر ارِ مفصلِ ول اتش است. رخورد انسان متفاوت است. ممکن است نویسنده عار و لمسازی دیل لکه موجود باشد
این نرمند نقاش معاصر در ربار در لمهایش نیز نویسنده عار است. ا م اگر واهیم وزن نیم، نویسنده لی رکارتر از لمساز است و از نظر م ار اصلا ابل ماسه. مخصوصا متونی رای لمهای وتاهش نوشته است. من لستان را ر نوان نویسنده میناسم. این مله ری است و اینکه رور لستان مجال نمی دهد راجع به او نیم. ما مکلف ستیم درباره اوج او نیم ولی وب اید سال دیگر مر نیم ا از منظر تصور.»
انتهای ام