چرا سرمایهگذاری در پرورش استعدادهای شغلی ضروری است؟
مجله ایرانی/خراسان رضوی شغل پایدار منبعی از امنیت، ثبات مالی و احساس اجتماعی را برای افراد فراهم میکند.
به نقل از ویفروم، نتایج تحقیقات نشان میدهد که ۶۱ درصد از کارگران در سراسر جهان نگران هستند که حقوق آنها به اندازه کافی بالا نباشد تا بتوانند با تورم کنار بیایند، در حالی که ۶۰ درصد معتقدند که به مهارت مجدد نیاز دارند و سازمانها باید در بازار کار و بر اساس استعداد از طریق فرصتهای آموزشی و با همکاری سیاستگذاران برای ایجاد دنیای کار پایدارتر و انعطافپذیرتر سرمایهگذاری کنند.
از تأثیرات بیماری همهگیر کووید- ۱۹ تا جنگ و درگیریهای جهانی، تورم بالا و رشد کند اقتصادی گرفته تا رویدادهای شدید آبوهوایی، جهان همزمان با طیف وسیعی از بحرانها مواجه است. این چند بحران درست زمانی رخ میدهد که اقتصادها در حال عبور از اختلالات تحول دیجیتال با فناوری ارائه راههای جدید برای بهبود بهرهوری و فشار برای کاهش تأثیر انسان بر محیطزیست هستند. نتیجه یک چشمانداز به سرعت در حال تغییر و چالشبرانگیز برای بسیاری از صنایع شده و استعداد بزرگترین فرصت آنهاست. هنگام رویارویی با چالشهای پیش رو، افراد و مهارتها باید در هسته اصلی قرار گیرند.
کارگران نگران آینده هستند؛ آخرین تحقیقات با ۳۰ هزار کارگر نشان میدهد که برای مثال، ۶۱ درصد از آنان در سراسر جهان بیم دارند که حقوق آنان به اندازه کافی نباشد تا با تورم مقابله کنند و تقریباً نیمی از آنها میگویند که نگران این هستند، نوسانات ژئوپلیتیک فعلی میتواند تأثیر منفی بر شغل آنها داشته باشد اما نگرانی از هر دو طرف ادامه دارد.
کارفرمایان به استعداد نیاز دارند تا از چالشهای متعددی که در یک زمان آشکار میشوند جان سالم به در ببرند. دادههای این تحقیق نشان میدهد که ۷۰ درصد از رهبران سازمانی به همان اندازه نگران نوسانات ژئوپلیتیکی هستند که بر بازار کار تأثیر میگذارد.
ما شاهد کمبود استعداد در بسیاری از انواع مشاغل در سال ۲۰۲۲ بودیم و طبق نظرسنجی داخلی نقشهای غیرحرفهای بهطور قابل توجهی تحت تأثیر قرار میگیرند. در تدارکات و تجارت الکترونیک، ۴۰ درصد از انواع مشاغل بسیار کمیاب هستند و در بخش تولید، این رقم ۵۳ درصد است. محققان پیشبینی میکنند که نوسانات نیروی کار تا سال ۲۰۲۵ برای دو سازمان از هر پنج سازمان زیان مالی ایجاد میکند.
کمبود استعداد و عدم دسترسی به مهارتهای مورد تقاضا، در درازمدت یک روند باقی خواهد ماند و قبل از شروع چند بحران، انتقال سبز و دیجیتال، برنامهریزی برای نیازهای استعدادهای آینده خود را برای بسیاری از شرکتها چالشبرانگیز کرد. بیش از یک میلیارد کارگر تا سال ۲۰۳۰ نیاز به ارتقای مهارت خواهند داشت زیرا محیطهای کاری بهطور مداوم با تغییرات سریع و امکانات جدید در فناوریهای دیجیتال و سبز سازگار میشوند.
دادهها نشان میدهد که هزینه استخدام یک کارگر جدید میتواند تا هفت برابر افزایش مهارت یک کارمند فعلی باشد که نشان میدهد باید تمرکز را از جذب کارگران جدید به ایجاد انعطافپذیری از طریق حفظ و آموزش مجدد تغییر دهیم.
نتایج تحقیقات نشان میدهد که ۶۰ درصد از کارگران پیشبینی میکنند که گذار به اقتصاد سبز آنها را مجبور به یادگیری مهارتهای جدید میکند، در حالی که نسبت مشابهی از کارگران انتظار دارند که اتوماسیون، مهارتهای فعلی آنها را کمتر مرتبط کند و تنها ۴۹ درصد میگویند که کارفرمای آنها در حال حاضر بهطور موثر برای ارتقای مهارت آنها سرمایهگذاری میکند.
سرمایهگذاری روی استعدادها میتواند بیش از یک مزیت رقابتی برای کارفرمایان باشد و این مسئولیت اجتماعی است که راهنمایی، آموزش و فرصتهایی را برای کارگران فراهم کنیم تا مهارتهای مناسب را به دست آورند. سازمانها باید از طریق فرصتهای آموزشی و با همکاری سیاستگذاران، در بازار کار همچنین نیروی کار خود سرمایهگذاری کنند.
به هر حال، دنیای کار چیزی فراتر از مشاغل خواهد بود و زمان آن فرا رسیده است که به ایجاد ارزش و انعطاف پذیری درازمدت فکر و با هم کار کنیم تا مسیر استعدادها و مهارتهای خود را رشد دهیم و چارچوبهای بهتری برای اشتغال پایدار ایجاد کنیم. این تنها راه برای محافظت از قابلیت اشتغال افراد است زیرا برخی مشاغل ناپدید میشوند و برخی دیگر ایجاد میشوند.
توسعه یک دنیای کار پایدار مستلزم همکاری، درک و مهارت، سرمایهگذاری در آموزش و ارتقاء مهارت و تضمین دستمزد منصفانه و شرایط کاری مناسب است. کارفرمایان و دولتها باید در ایجاد محیط زیست و محل کار پایدار سرمایهگذاری کنند. در حالی که خود کارگران باید فعالانه از آن محیط بهره ببرند و مهارتهای خود را به روز نگه دارند و به ایجاد جهانی پایدارتر کمک کنند. اکنون بیش از هر زمان دیگری، مردم، حیاتیترین سرمایه برای کمک به حل چالشهای جهانی پیش روی جوامع هستند.
انتهای پیام