عمومیمجله کسب و کار

چگونه با دوربین عکاسی عکس با کیفیت بگیریم

البته قبل از هر چیز باید گفت هر آنچه در اینجا ذکر می‌شود صرفاً یک راه صحیح برای عکاسی است و نه تنها راه موجود برای این کار، پس شما می‌توانید هر آنچه در اینجا می‌خوانید را بر اساس شرایط و تجربه‌ی خود تغییر دهید. مقاله پیش رو متنی است با موضوع هر آنچه که باید در مورد کیفیت عکس بدانید ، از تجهیزات عکاسی تا فضای رنگی و نورسنجی صحیح و…

گاهی اوقات برای دستیابی به عکسی زیباتر باید کیفیت را فدا کرد. برای مثال عکاسی با گشودگی دیافراگم معادل f/2.8 موجب ثبت عکسی با پس‌زمینه‌ی محو می‌شود. این در حالی ست که برخلاف تصور عموم ، معمولاً دیافراگم‌های بسته‌تر از آن بالاترین شارپنس و بهترین خروجی لنز را در اختیار شما قرار می‌دهند. گرچه با بستن دیافراگم محوی پس‌زمینه کم می‌شود!

همیشه راه میانبری هم وجود دارد که درمجموع هم به عکس باکیفیتی برسید و هم عکسی زیبا به ثبت برسانید و این همان هدفی ست که این متن در پی آموزش آن است. یک استثنا نیز وجود دارد که آن‌هم عکاسی با فلاش است. عکاسی با فلاش خود موضوعی پیچیده است و نیاز به یک مقاله مفصل جداگانه دارد که در این متن طولانی جایی برای گنجاندن آن یافت نمی‌شود. علاوه بر این‌ها اطلاعات زیر باید پایه‌ای و صرف‌نظر از پرداختن به سبک خاصی از عکاسی باشد. این متن دارای بخش‌های مختلفی است که “تجهیزات عکاسی و کیفیت عکس” اولین آن‌هاست که در ادامه به آن می‌پردازیم :

تأثیر تجهیزات روی کیفیت نهایی انکارناپذیر است. زیرا برخی دوربین‌های نسبت به برخی دیگر سایز عکس بزرگ‌تری دارند و یا عملکرد بهتری در ایزوی بالاتر به نمایش می‌گذارند. در مورد لنزها هم برخی نسبت به برخی دیگر شارپ تر هستند و تصویر شفاف‌تری ارائه می‌دهند.

اما هدف این متن ارائه توصیه برای خرید تجهیزات جدید نیست، بلکه هدف در اینجا گرفتن حداکثر خروجی از تجهیزات فعلی شما و یا هر تجهیزاتی برای عکاسی است. به همین علت اگر با توصیه‌های ارائه‌شده در این متن نتوانید به حداکثر کیفیت موردنیاز خود برسید، جای تعجب دارد.

درهرحال تنها نکته‌ای که در اینجا بیان خواهم کرد بسیار ساده است : از سه‌پایه استفاده کنید!

قطعاً برای عکاسی در بسیاری از مواقع، مثل عکاسی خیابانی، عکاسی هوایی و یا عکاسی زیر آب استفاده از سه‌پایه ممکن نیست. اما اگر امکان استفاده از سه‌پایه برای ثبت عکس وجود داشت، حتماً از آن استفاده کنید! این مورد از هر چیزی دیگری که در ادامه‌ی متن به شما توصیه خواهد شد مؤثرتر است.

NIKON D3500 + 18-105mm f/3.5-5.6 @ 70mm, ISO 100, 1.6 seconds, f/6.3

عکس بالا را ببینید. ایزو در حداقل و سرعت شاتر 1.6 ثانیه قرارگرفته است که این یعنی امکان ثبت این عکس با گرفتن دوربین در دست ممکن نیست، و همچنین دوربین و لنز نیز معمولی هستند. شخصاً برای 90 درصد عکس‌هایی که می‌گیرم ترجیح می‌دهم یک دوربین نیکون  D5300با یک سه‌پایه داشته باشم، تا یک دوربین D850 بدون سه‌پایه!

  • تنظیماتی با ایده آل ترین حالت نوردهی

در این متن وقتی در مورد ایده آل ترین حالت نوردهی صحبت می‌شود، منظور عکاسی با دوربینی نصب‌شده روی سه‌پایه و عکاسی از سوژه‌ای کاملاً ثابت است و نه عکاسی از یک آبشار یا آب روان که با کاهش سرعت شاتر، محو به نظر برسد. البته توضیحات در مورد این استثنائات هم تا حدی کاربردی هستند، اما در زیرمجموعه‌های “ایده آل ترین حالت نوردهی” منظور ما آن‌ها نیستند.

2.1) گشودگی دیافراگم و فوکوس

قبل از هر چیزی عدد دیافراگمی که لنز شما بهترین عملکرد را در آن دارد بیابید. در اکثر لنزهای موجود در بازار این عدد بین عدد f/4 تا f/8 است. اما برای یافتن آن می‌توانید به تست‌ها و نقدهای موجود در اینترنت از لنز خود مراجعه کنید و یا حتی شخصاً آن را مورد آزمایش کنید.

DC-S1R + LUMIX S 24-105/F4 @ 26mm, ISO 100, 1/320, f/5.6

البته ممکن این عدد برای لنز شما همانند آنچه در تصویر بالا می‌بینید معادل f/5.6 باشد، اما آنچه شما برای ثبت عکس موردنظرتان نیاز دارید معادل عدد دیافراگم گشوده‌تری باشد. اگر این‌گونه ست، زیبایی عکس خود را فدای کیفیت نهایی نکنید!

NIKON D7000 + 105mm f/2.8 @ 105mm, ISO 100, 1/40, f/3.2

در برخی موارد هم شما به عکسی نیاز دارید که سراسر آن در فوکوس باشد. برای ثبت چنین عکسی باید یک کار تکنیکی مهم انجام دهید که آن‌چنان هم سخت نیست و پیش‌ازاین در مجله نورنگار  با عنوان آموزش داده شده است.

در اینجا هم به‌صورت خلاصه این روش را توضیح می‌دهیم.

  • قاب خود را ببندید
  • فاصله نزدیک‌ترین سوژه‌ای که قرار است در تصویر قابل تشخص باشد را بیابید
  • روی سوژه‌ای با فاصله دو برابر نزدیک‌ترین سوژه فوکوس کنید
  • دیافراگم را روی بهترین درجه برای ثبت شارپ ترین عکس در فاصله مذکور قرار دهید
  • عکس خود را ثبت کنید

همان‌طور که گفته شد برای به دست آوردن عدد دیافراگم صحیح لنز مورداستفاده‌ی خود (که قطعاً بازترین و بسته‌ترین میزان نخواهد بود) هم می‌توانید شخصاً آن را به دست آورید که برای لنزهای پرایم بسیار ساده‌تر از لنزهای زوم خواهد بود، و هم می‌توانید از منابع موجود در اینترنت استفاده کنید.

2.2) ایزو

ایزو را در پایین‌ترین حد ممکن در حالت استاندارد، یا همان ایزوی پایه قرار دهید و تمام!

معمولاً پایین‌ترین ایزو در دوربین‌ها 100 است اما برخی دوربین‌ها دارای حالت LO یا پایین‌ترین حد ایزو نیز هستند که ایزویی کمتر از مقدار استاندارد را در اختیار شما قرار می‌دهند. استفاده از این مقدار ایزو توصیه نمی‌شود ، چون میزان داینامیک رنج تصویر و ثبت جزئیات رنگ و نور را کاهش می‌دهند.

2.3) سرعت شاتر و نورسنجی صحیح

نورسنجی صحیح یعنی دریافت بیشترین نور ممکن، بدون بیش‌ازحد تاریک و بیش‌ازحد روشن شدن هیچ قسمتی از تصویر.

به گمان برخی از عکاسان ثبت عکسی با نور کافی به معنای گرفتن عکسی روشن‌تر یا به‌اصطلاح اور اکسپوز است! درحالی‌که صادقانه باید گفت عکس‌های دارای نورسنجی صحیح معمولاً تاریک‌تر از حد معمول هستند.

نورسنجی صحیح به معنای گرفتن تصویری روشن یا تاریک نیست، بلکه به معنای گرفتن عکسی با ثبت %100 جزئیات نقاط تاریک‌تر و روشن‌تر تصویر است که در اینجا دو راه برای آن معرفی می‌کنیم :

هیستوگرام دوربین در صورت روشن بودن به شما می‌گوید که آیا تصویر نهایی دارای بخش‌های اور و آندر اکسپوز هست یا خیر.

پس فراموش نکنید که حالت ثبت تصویر JPEG  را روی استانداردترین و خنثی ترین حالت قرار دهید تا هیستوگرام ترسیم شده بیشترین تشابه را با فایل غیرفشرده داشته باشد.

  • راه دوم : نورسنجی نقطه‌ای

در این روش که حرفه‌ای‌تر است شیوه نورسنجی دوربین را روی نقطه مرکزی می‌گذارید، سپس روشن‌ترین بخش تصویر را نورسنجی می‌کنید و پس‌ازآن با جبران نوردهی بخش‌های بیش‌ازحد روشن را به حدی می‌رسانید که در مرحله ویرایش قابل بازیابی باشند. استفاده از این روش در محیط‌های روشن و برای مثال عکاسی از غروب خورشید خیلی ساده است اما باید توجه داشته باشید که یک درجه زیاده‌روی در نوردهی هم می‌تواند بخش‌های دیگری را بیش‌ازحد تاریک یا به‌اصطلاح آندر اکسپوز کند. پس از چند بار استفاده از این روش خواهید فهمید که کدام درجه از نورسنجی برای عکس‌های ثبت‌شده با دوربین شما مطمئن است و آسیبی به عکس نهایی نمی‌زند.

NIKON D800E + 20mm f/1.8 @ 20mm, ISO 100, 1/100, f/16.0

وایت بالانس واحد

در اینجا هم باید گفت اگر از هیستوگرام استفاده می‌کنید ، بهترین روش را برای رسیدن به رسیدن به وایت بالانس واحد در تصاویرتان در پیش‌گرفته‌اید. به‌طور خلاصه باید گفت صاف‌ترین نمودار را برای ثبت عکس انتخاب کنید. سپس ته رنگ (tint را تا حدی که امکان دارد سبز کنید و بعدازآن وایت بالانس را به‌گونه‌ای تنظیم کنید که کانال‌های رنگ سبز و قرمز تا حد امکان به یکدیگر نزدیک شوند.

فیلترهای رنگی

برای به حداکثر رساندن مورد گفته‌شده‌ی قبلی و افزایش بیشتر رنگ سبز می‌توانید از فیلترهای فیزیکی روی لنز دوربین استفاده کنید. برای مثال فیلتر مجنتا (ارغوانی) 30 درصد توصیه می‌شود (که کمپانی‌های سازنده فیلتر معمولاً با کد cc30m یا cc30p آن را به فروش می‌رسانند) یا یک فیلتر مجنتای 40 درصد (cc40m یا cc40p).

گرچه در هنگام استفاده از این روش خاص، عکس ثبت‌شده ظاهراً عادی به نظر می‌رسد اما حقیقتاً این روشی برای دستیابی به بالاترین کیفیت است. می‌توان گفت این روش همانند استفاده از دوربینی است که بجای ایزوی حداقل 100 ، ایزوی حداقل 64 داشته باشد.

  • نورسنجی بهینه ، زمانی که محدودیت انتخاب سرعت شاتر دارید

هر آنچه پیش‌ازاین گفته شد با فرض امکان تنظیم سرعت شاتر روی هر سرعت دلخواهی بود. اما شاید سوژه شما متحرک باشد یا بخواهید دوربین را در دست بگیرید! اینجاست که اوضاع کمی خراب می‌شود و باید تعادلی بین گشودگی دیافراگم و سرعت شاتر برقرار کرد تا بتوان به نتیجه مطلوب رسید.

3.1) سرعت شاتر

قبل از هر چیز باید دانست که هر عکسی یک دامنه‌ی سرعت شاتر بهینه دارد، که نیازی نیست از آن خارج شوید. خروج از این دامنه و استفاده از سرعت شاتر کمتر یا بیشتر موجب ایجاد محوی ناخواسته بر اثر حرکت و یا کمبود نور خواهد شد. به‌عنوان‌مثال اگر سرعت شاتر 1/125 ثانیه موجب می‌شود که سوژه را به‌اصطلاح منجمد کنید و اثری از تاری ایجادشده درنتیجه‌ی حرکت دست یا سوژه نمی‌بیند، پس این حداقل سرعت شاتر مناسب شماست.

NIKON Z 7 + NIKKOR Z 24-70mm f/2.8 S @ 70mm, ISO 400, 1/125, f/2.8

در این عکس که سوژه آن متحرک است با سرعت شاتر 1/125 سوژه کاملاً شفاف به نظر می‌رسد و حرکت، اثر منفی روی عکس نداشته است.

در برش %100 عکس می‌بینید که آثار حرکت در پاهای بز مشهود است، اما آنچه برای من به‌عنوان ثبت‌کننده‌ی عکس مهم بوده چشم‌ها و تنه‌ی بز است و همچنین شاخه‌ای آن‌هم کاملاً شفاف و ثابت ثبت شده است. پس در اینجا همان سرعت شاتر 1/125   برای من مناسب بوده است.
به‌ندرت می‌توان بلافاصله سرعت شاتر دقیق را برای یک صحنه حدس زد و بهترین راه برای به دست آوردن آن، آزمون و خطاست. گرچه با بیشتر شدن تجربه عکاس، این مسئله سریع‌تر به نتیجه می‌رسد. توصیه می‌شود وقتی سرعت شاتر مطمئن را یافتید، بازهم کمی کندتر از آن عکاسی کنید.

در مواردی مثل عکاسی ورزشی توصیه می‌شود که به‌طورکلی عکس‌ها را با سرعت شاتر مطمئن ثبت کنید اما نگران کاهش سرعت شاتر برای برخی از عکس‌ها هم نباشید.

3.2) ایزو و دیافراگم

هنگام عکاسی با بازترین میزان دیافراگم معمولاً ایزو مشکلی ایجاد نمی‌کند، اما در هنگام استفاده از درجات بسته‌تر برای رسیدن به کیفیت بالاتر (به دلایلی که پیش‌ازاین ذکر شد) شما به نور بیشتری احتیاج خواهید داشت و اینجاست که بر سر دوراهی افزایش ایزو یا گشودن دریچه دیافراگم قرار خواهید گرفت.

در این مورد پاسخ دقیقی وجود ندارد. شخصاً با بالا بردن ایزو و رساندن آن به  عدد 400 (با هر دوربینی) مشکلی ندارم، اما پس‌ازآن به ازای هر بار گشودن دریچه دیافراگم به میزان یک‌سوم استاپ، سراغ بالا بردن یک‌سوم استاپ ایزو می‌روم و این گشودن دریچه دیافراگم و افزایش ایزو را تا جایی ادامه می‌دهم که به تصویری به حد کافی روشن برسم. شما باید روشی متناسب با تجهیزات و نیاز خود پیدا کنید.

NIKON D800E + 14-24mm f/2.8 @ 14mm, ISO 1250, 30 seconds, f/4.0

3.3)  ثابت نگه‌داشتن محدوده‌ی ایزو

آنچه در بالا گفته شد یک استثنا دارد. درواقع دو جواب برای حل یک مسئله واحد وجود دارد و نکته اینجاست که وقتی می‌توانید عکس را در مرحله ویرایش روشن‌تر کنید، چرا ایزو را بالا ببرید؟

حقیقت این است که با ایزوی بالاتر عکسی که در دوربین می‌بیند روشن‌تر و قابل‌قبول‌تر است اما با روشن شدن تصویر از طریق بالا بردن ایزو درواقع در حال کاهش توانایی سنسور برای ثبت صحیح جزئیات ریز هستید.

با دوربین قبلی من که نیکون D800E بود، آنچه تا ایزوی 1600 اتفاق می‌افتاد فرق چشمگیری ازلحاظ ثبت جزئیات با ایزوهای پایین‌تر نداشت و ارزش این را داشت که با اتکا به ایزو تا عدد 1600 کمبود نور را جبران کنم اما ایزوهای بالاتر ریسک کار را بالا می‌برد.

NIKON D800E + 50mm f/1.4 @ 50mm, ISO 100, 1/25, f/11.0
(نسخه اصلی بدون ویرایش)

در تصویر بالا که بازیابی شده در مرحله‌ی ویرایش همان تصویر قبلی ست می‌بینید که نتیجه مطلوب و بهتر از بالا بردن ایزو در هنگام عکاسی از آب در آمده است.

در تصویر بالا که بازیابی شده در مرحله‌ی ویرایش همان تصویر قبلی ست می‌بینید که نتیجه مطلوب و بهتر از بالا بردن ایزو در هنگام عکاسی از آب در آمده است.

ثابت نگه‌داشتن محدوده  ایزو از جهاتی بحث‌انگیز است. ازجمله عدم امکان تشخیص آنچه درنهایت به آن خواهید رسید و یا عدم توانایی برخی نرم‌افزارهای ویرایش برای روشن کردن صحیح سایه‌ها و بازیابی رنگ‌ها ( که البته به لطف رایگان بودن فتوشاپ در ایران، مورد دوم برای هموطنان ما صدق نمی‌کند).

درنهایت باید گفت فقط در یک موقعیت نگران بالا بردن یا پایین آوردن بیش‌ازحد ایزو باشید و آن‌هم عکاسی نجومی است که ریزترین جزئیات نیاز به حفاظت دارند. در موارد دیگر بسته به توانایی دوربین ایزو را بالا ببرید و بدانید که کمی بالاتر بردن ایزو صرفاً برای جزئیات ریز خطرآفرین است و نه سوژه‌های بزرگ.

آنچه پیش‌ازاین گفته شد مؤثرترین موارد در کیفیت تصویر و نوردهی بودند و آنچه در ادامه می‌آید گرچه آن تأثیر را ندارد اما در رسیدن به کیفیت تصویری مطلوب تا حدی مؤثر هستند.

4.1) مکانیسم شاتر

این موردنیاز به یک مقاله مفصل جداگانه دارد اما به‌طور خلاصه مکانیسم شاتر به سه دسته‌ی کاملاً مکانیکی، کاملاً الکترونیکی و نوع سوم پرده اول الکترونیکی و پرده دوم مکانیکی (به‌اختصار EFCS) تقسیم می‌شود. باید گفت نوع دوم و سوم موجب می‌شود که اثر مختصر لرزش ناشی از شاتر زدن روی تصویر ثبت نشود. اما باید توجه داشت که برای در زمان استفاده از نورهای مصنوعی باید از شاتر مکانیکی استفاده کرد و در دیگر موارد دو گزینه‌ی دیگر توصیه می‌شوند.

4.2) بالا رفتن آینه

این مورد گرچه فضای بیشتری روی کارت حافظه اشغال می‌کند، اما ارزش حجم بیشتر را دارد.

تفاوت دو گزینه‌ی ذکرشده در تصویر بالا مشخص است. اگر تصویر را با اندازه اصلی ببینید، بخش‌های کناری ساختمان و خطوطی که آسمان در پس‌زمینه‌ی آن‌ها قرار دارد، گویای تفاوت هستند.

تفاوت دو گزینه‌ی ذکرشده در تصویر بالا مشخص است. اگر تصویر را با اندازه اصلی ببینید، بخش‌های کناری ساختمان و خطوطی که آسمان در پس‌زمینه‌ی آن‌ها قرار دارد، گویای تفاوت هستند.

4.5) کاهش نویز در نوردهی طولانی

در هنگام عکاسی با نوردهی طولانی لازم است که تنظیمات کاهش نویز در نوردهی طولانی یا Long Exposure NR را فعال کنید. در این حالت، دوربین دو تصویر با نوردهی مساوی می‌گیرد که تصویر اول، تصویر اصلی شماست و تصویر دوم تصویری تاریک‌تر با پرده شاتر بسته است که این تصویر برای کاهش نویزها و پیکسل‌های داغ ثبت‌شده در تصویر اول به کار می‌رود.

آموزش عکاسی با دوربین کانن 2000d | آموزش عکاسی با دوربین کانن sx50 | آموزش عکاسی با دوربین نیکون

اگر هر آنچه تا اینجای این متن گفته شد برای شما کافی نیست، باید گفت کامل‌ترین شیوه برای افزایش کیفیت تصویر ترکیب چند تصویر است. این شیوه شکل‌های مختلفی دارد که یکی از آن‌ها پانوراما است، به این معنا که بجای گرفتن یک تصویر واحد از منظره، همان قاب را با ثبت چند عکس و اتصال آن‌ها به یکدیگر به دست آورید.

عکاسی HDR نوع دیگری از استفاده از روش ترکیب تصاویر است. این شیوه برای عکاسی از سوژه‌های با تفاوت زیاد بین تاریک‌ترین و روشن‌ترین بخش‌های تصویر بسیار کاربردی ست و علاوه بر امکان ثبت هم‌زمان جزئیات تصویر در بخش‌های تاریک و روشن، اگر به‌درستی صورت بگیرد موجب افزایش داینامیک رنج و کاهش نویز شما نیز خواهد شد.

یک روش دیگر ترکیب تصاویر با فوکوس مختلف در دیافراگم دارای بهترین عملکرد در لنز شماست. این روش موجب می‌شود تصویری واضح با بیشترین وضوح ممکن داشته باشید. برای آشنایی با این شیوه مقاله‌ی را از مجله نورنگار بخوانید.

آخرین روش نیز گرفتن چند عکس با ایزوی بالا و ترکیب آن‌ها برای کاهش نویز است. این روش برای ثبت عکس از آسمان شب مؤثر است.

البته غیر از موارد ذکرشده روش‌های دیگری هم برای ترکیب عکس‌ها یا ثبت عکس‌های ترکیبی وجود دارد، اما سؤال اینجاست که آیا استفاده از روش‌های ترکیب تصاویر همواره توصیه می‌شود؟ پاسخ نگارنده منفی است. زیر احتمال خطا در این شیوه‌ها بسیار بالاست و دوربین  و سوژه نباید کوچک‌ترین حرکتی در ثبت تصاویر داشته باشند و نور نیز هیچ تغییری نداشته باشد. نگارنده از این روش‌ها فقط درزمانی بهره می‌برد که راه بهتری برای دستیابی به کیفیت بالا وجود نداشته باشد، و ذکر این روش‌ها در این متن یک توصیه به عکاسان نیست، بلکه فقط به دلیل ارتباط آن‌ها با موضوع بوده است.

NIKON D800E + 105mm f/2.8 @ 105mm, ISO 100, 1/10, f/16.0
عکس 231 مگاپیکسلی ثبت‌شده به روش ترکیب تصاویر

NIKON D7000 + 105mm f/2.8 @ 105mm, ISO 3200, 1/100, f/2.8

همچنین باید توجه داشته باشید که از فضای رنگی دارای اطلاعات رنگی قابل‌نمایش بیشتری باشد، مثل ProPhoto RGB  که در مورد آن و دیگر فضاهای رنگی در مقاله به‌طور کامل بحث شده و که خواندنش توصیه می‌شود.

NIKON Z 7 + NIKKOR Z 14-30mm f/4 S @ 14mm, ISO 200, 1/5, f/5.6

قبل از هر آنچه گفته شد عکس‌ها را بجای 8-Bit به‌صورت  16-Bitویرایش کنید. برای مثال در مورد فایل 16 بیتی، درواقع انتقال فایل از لایتروم به فتوشاپ یا از هر نرم‌افزار ویرایشی به دیگری و یا کار کردن با یک فضای رنگی کوچک‌تر در نرم‌افزار دوم خطر از دست دادن برخی از جزئیات رنگی را برای مشاهده و ویرایش بالا می‌برید. ضمن اینکه این موارد در صورت استفاده از فرمت‌های فشرده بسیار بالاتر است.

ناگفته پیداست که هر آنچه گفته شد صرفاً برای مراحل ویرایش است و نه برای خروجی که قرار است در اختیار دیگران قرار بگیرد. ضمناً رعایت این جزئیات در مورد رنگ‌ها زمانی اهمیت دارد که مانیتور شما از قبل کالیبره شده باشد، در غیر این صورت رعایت آن‌ها بی‌معناست.

NIKON D7000 + 105mm f/2.8 @ 105mm, ISO 100, 1/320, f/3.5

دوربین عکاسی چاپ سریع یکی از محصولاتی است که به وسیله آن می توانید عکس خود را در کمترین زمان ممکن چاپ کنید . قیمت دوربین چاپ سریع با توجه به کیفیت و برند آن متغییر است برای خرید دوربین عکاسی چاپ سریع بهتر است از یک مشاور کمک بگیرید.

نتیجه‌گیری

آنچه در این متن ذکر آن رفت، به‌طور دقیق در مورد مسائلی بود که منجر به افزایش کیفیت تصویر می‌شوند. هرچند که این موارد مهم‌ترین بخش از عکاسی نیست و همواره ثبت یک عکس خوب بهتر از داشتن عکسی گرفته‌شده با تکنیک‌های منجر به کیفیت بالاتر است.

پس قبل از هر چیز مطمئن شوید مسائل پایه‌ای عکاسی را به‌خوبی فراگرفته‌اید و مطمئن باشید موارد مربوط به قاب‌بندی، نوردهی و آشنایی با وظایف تنظیمات دوربین که پیش‌ازاین در دیگر مقالات موجود در مجله نورنگار به آن پرداخته شده، مهم‌تر هستند. هرگاه این موارد را به‌خوبی فراگرفتید، به یک مرحله بالاتر بروید و پس‌ازآن ببینید که کدام‌یک از این موارد فنی به کار شما خواهند آمد.

البته عکاس باید همواره برای فراهم کردن شرایط ثبت بهترین عکس آماده باشد اما معمولاً همه‌چیز به‌طور کامل فراهم نخواهد بود و یا وقت تکمیل آن‌هم ممکن است وجود نداشته باشد. بااین‌حال اگر می‌توانید شرایط را فراهم کنید، باید آن را انجام دهید. امروز می‌خواهم از یکی از تکنیک‌های پیشرفته استفاده کنم تا با استفاده از آن بتوانید به حداکثر کیفیت در عکاسی دست پیدا کنید.

در ابتدا، یک فرض ساده این است که یک روش بهینه برای تنظیم خود برای هر عکس به صورت خاص وجود دارد. نه تنها این، بلکه یک راه دیگر این است که خروجی تصاویر در نرم افزارهای پس پردازش را با کیفیت بالاتری بگیرید.

برای استفاده از تنظیمات مناسب دوربین، گاهی اوقات باید کمی کیفیت تصویر را فدا کنید. اگر برای دستیابی به عمق میدان کم در عکستان می‌خواهید از دیافراگم f/1.4 استفاده کنید، این کار را انجام دهید. سعی نکنید که این عدد را برای دستیابی به کیفیت بیشتر تا f/5.6 کاهش دهید، چرا که اوج چیزی که انتظار دارید را از دست خواهید داد.

اما غالباً، در تنظیماتی که شما انتخاب می‌کنید یک راه فرعی قابل توجه وجود دارد و دانستن اینکه کدام یک به شما در دستیابی به حداکثر کیفیت تصویر در عکاسی کمک می‌کند، کمی مشکل است.

این مقاله برای کمک به شما در باب همین موضوع نوشته شده است. این یکی از بهترین روش‌هاییست که در تمام مدتی که عکاسی حرفه‌ای می‌کردم آن را آموخته‌ام. در واقع این روش تلفیق چند تکنیک مختلف برای دستیابی به حداکثر کیفیت در عکاسی است.اگر چه بسیار طولانی است، و گاهی اوقات پیچیده، اما خوب کار می‌کند. این روندی است که من برای هر عکس دنبال می‌کنم، اگرچه مطمئناً همیشه موفق نمی‌شوم.

تنها چیزی که من در این مقاله به آن نپرداختم عکاسی با فلش است. فلاش به اندازه کافی پیچیده است که خود شایسه یک مقاله جداگانه است.

به غیر از این، اطلاعات زیر باید با صرف نظر از موضوع یا ژانری که عکاسی می‌کنید روی روندتان اعمال شود. بیایید با تجهیزات دوربین شروع کنیم :

تاثیر دوربین و تجهیزات بر کیفیت عکاسی

نمی‌توانم بگویم که انتخاب یک دوربین و تجهیزات مناسب روی کیفیت عکاسی شما تاثیر زیادی ندارد. بعضی از دوربین‌ها نسبت به سایرین وضوح بیشتری دارند یا عملکرد آنها در ایزوهای بالاتر بسیار بهتر است. لنزهای خاصی نیز دارای وضوح بالاتر هستند.

اما هدف من امروز این نیست که اگر کیفیت تصویر بهتر می‌خواهید، دوربین جدیدی را خریداری کنید. هدف من این است که چگونه با همان تجهیزات و دوربینی که دارم به حداکثر کیفیت در عکاسی برسم.

اگر کیت دوربین ( شامل دوربین، و سایر تجهیزات ) فعلی شما قادر به ثبت تصاویر مورد نیاز شما نیست، حتی با استفاده از تکنیکی که برایتان خواهم گفت، احتمالا بسیار متعجب خواهید شد. من یک سیستم دوربین متفاوت را نیز توصیه می‌کنم. اما اگر این مطلب را می‌خوانید، من فرض می‌کنم که شما تجهیزات کارآمد دیگری را برای کار در دست دارید.

بنابراین، تنها نکته‌ای که در اینجا بیان خواهم کرد که بسیار ساده هم هست، این است که از یک استفاده کنید !

مطمئناً مواردی وجود دارد که سه پایه‌ها در آن کاربردی نخواهند داشت و یا حتی ممکن است مشکل ساز شوند، برای مثال ژانر عکاسی خیابانی، عکاسی هوایی، عکاسی در زیر آب و چند مورد دیگر، اما در حال حاضر، ما در مورد به حداکثر رساندن کیفیت تصویر صحبت می‌کنیم. اگر یک مدل سه پایه به سادگی برای ژانر عکاسی شما کار نمی‌کند، از یک مدل دیگر استفاده کنید. این کار بهتر بهتر از هر چیز دیگر می‌تواند در کیفیت عکاسی شما موثر باشد.

NIKON D3500 + 18-105mm f/3.5-5.6 @ 70mm, ISO 100, 1.6 seconds, f/6.3
برای 90 درصد از عکس‌هایم حاظرم از یک نیکون D3500 با سه پایه استفاده کنم تا یک نیکون D850 اما بدون سه پایه !

با توجه به این نکته، بیایید به سمت نوردهی و مباحث مربوط به آن حرکت کنیم.

بهترین حالات برای تنظیمات نوردهی

من قصد دارم با بیان کردن چند سناریوی مختلف در مورد نوردهی و چگونگی تاثیر آن بر به حداکثر رسیدن کیفیت تصاویر در عکاسی شروع کنم.

در واقع منظورم از ” سناریوی بهترین حالت ” این است که شما هیچ محدودیتی در مورد سرعت شاتر ندارید و می‌توانید از هر مقداری که می‌خواهید استفاده کنید. شما از سه پایه برای عکاسی استفاده می‌کنید، و هیچ چیز در صحنه در حال حرکت نیست ( یا حرکت هر چیزی به معنای محو بودن آن است، مانند یک آبشار ).

من استثنائات را بعد از آن پوشش خواهم داد، اما همه اینها تغییراتی را در روند شما ایجاد خواهند کرد.

شاید مطالعه این مقاله نیز برای شما جالب باشد

دیافراگم و فوکوس

قبل از تنظیم هر چیزی، محدوده دیافراگم لنز خود را در نظر داشته باشید، با شناسایی و بررسی عملکرد لنز در دیافراگم‌های مختلف می‌توانید یک نمودار داشته باشید که نشان می‌دهد در کدام یک از اعداد دیافراگم بهترین عملکرد و شارپنس را خواهید داشت.

برای اکثر لنزهای مدرن، این اتفاق در جایی از محدوده f/4 تا f/8 رخ می‌دهد. اما شما باید لنزهای خود را تست کنید تا مطمئن شوید، یا حداقل بررسی‌های مختلف در مجله‌های اینترنتی را با یکدیگر مقایسه کنید که چیزهایی مانند وضوح را تحلیل می‌کنند.

DC-S1R + LUMIX S 24-105/F4 @ 26mm, ISO 100, 1/320, f/5.6

یک نکته کلیدی و بسیار مهم : این دیافراگم ( آن را f/5.6 در نظر بگیرید ) از نظر وضوح ممکن است بهترین باشد، اما این باعث نمی‌شود عکس شما روی آن بهترین عملکرد را داشته باشد. اغلب اوقات، ممکن است برای دستیابی به عمق میدان کمتر به عددی کوچکتر از f/5.6 نیاز داشته باشید.

مورد اول این است که اگر شما می‌خواهید از عمق میدان کم در عکس‌های خود بهره ببرید، پس کار خود را در این بخش بسیار آسان می‌کنید، حالا می‌توانید به بخش بعدی این مقاله بروید. کافیست هر دیافراگم را تنظیم کنید تا عمق میدان مورد نیاز شما را بدهد. نگران نباشید که از دیافراگم هدف ( همان عددی که لنز روی آن بهترین عملکرد و شارپنس را دارد ) لنز نیستید. مهمتر از همه این است که، شما به عکسی با ویژگی‌های مختلف نیاز دارید که این می‌تواند باعث شود از اعداد مختلف دیافراگم استفاده کنید.

NIKON D7000 + 105mm f/2.8 @ 105mm, ISO 100, 1/40, f/3.2

اما عمق میدان کم همیشه هدف شما نخواهد بود. اگر می‌خواهید تمام عکستان از پیش زمینه تا پس زمینه شارپ باشد، باید کمی بیشتر تلاش کنید. در واقع، شما باید به تعادلی در عمق میدان و شارپنس برسید. این یک کار مهم و بزرگ است، هرچند آنقدر که فکر می‌کنید سخت نیست.

استفاده از دیافراگم‌های بسته اکثر اوقات به شما شارپنس بیشتری خواهد داد، اگرچه میزان محو شدن پس زمینه در این صورت به حداقل خواهد رسید. البته این همیشه هدف شما نخواهد بود، بعضی اوقات، شما برنامه دیگری برای پیش زمینه و شارپنس پس زمینه خواهید داشت که می‌توانید این فرضیه را عوض کند..

  • ترکیب بندی را درست کرده و فریم را آماده ثبت عکس کنید ؛
  • نزدیکترین جسم را در عکس خود مشخص کنید که می‌خواهید شارپ باشد ؛
  • روی چیزی فوکوس کنید که فاصله آن با آن شی دو برابر باشد. بنابراین، اگر نزدیکترین جسم در عکس شما یک تکه چمن در یک متر دورتر است، روی چیزی که دو متر با شما فاصله دارد فوکوس کنید ؛
  • از نمودار بدست آمده برای بدست آوردن شارپ‌ترین دیافراگم استفاده کنید تا بفهمید هر دیافراگم چه عملکردی را در عکس‌های شما داشته و چگونه می‌توانید تعادل بین شارپنس و عمق میدان را رعایت کنید ؛
  • حالا دیافراگم را تنظیم کنید.

ایجاد نمودار برای اکثر عکاسان و تجهیزاتشان یکسان است، اما خب اگر خودتان آن را بدست آورید بهتر خواهد بود. شاید در مجموع بدست آوردن اعداد این جدول 10 دقیقه طول بکشد، اما قطعا می‌ارزد. توضیح این فرآیند در محدوده این مقاله نمی‌گنجد و خود نیازمند یک مطلب جداگانه است.

اگر نمی‌خواهید در این زمینه از نمودار استفاده کنید، من شما را مقصر نمی‌دانم. یکی از گزینه‌های دیگر که امیدوارم خیلی دیوانه وار به نظر نرسد، صرفاً به خاطر سپردن نمودار برای تجهیزات معمولی شما است.

و باز هم تاکید می‌کنم که این مقاله در مورد دستیابی به حداکثر کیفیت تصویر در عکاسی از هر طریق ممکن است. اگر این هدف شما نیست، لازم نیست این مراحل را دنبال کنید. یک عکاس با تجربه می‌تواند در بیشتر موارد فاصله و دیافراگم خوب را حدس بزند، و با توجه به این موضوع نیازی به پیروی از تکنیک فوق ندارد. پس بنابراین هر کاری را که برای شما مناسب است انجام دهید.

ایزو

سعی کنید کمترین ایزو را تنظیم کنید، حالا کار تمام است !

بسیاری از جنبه‌های کیفیت تصویر در مورد دریافت هرچه بیشتر نور است. با کمترین مقدار ایزوی ممکن، می‌توانید از سرعت شاتر طولانی‌تری برای دریافت نور بیشتر استفاده کنید.

احتمالاً شنیده‌اید که بعضی از دوربین‌ها دارای مقادیر ایزوی ویژه‌ای با عنوان ” LO ” هستند که پایین‌تر از کمترین ایزو است. سعی کنید از آنها استفاده نکنید. آنها به محدوده داینامیکی شما آسیب می‌رسانند. به جای آن، به مقدار پایه ایزوی دوربین خود بسنده کنید.

شاید مطالعه این مقاله نیز برای شما جالب باشد

سرعت شاتر و ETTR

در مرحله بعد، سرعت شاتر را روی ( ETTR – exposes to the right ) قرار دهید. من دو روش مختلف را برای انجام این کار در یک بخش کوچک توضیح خواهم داد.

ETTR همه چیز در مورد دریافت نور به اندازه ممکن است، بدون آنکه بیش از حد نوردهی داشته باشید یا بیش از اندازه قسمت‌های مهم عکس شما را روشن شوند.

در جای دیگری نیز، عکاسان از اصطلاح دیگری استفاده کردند که ETTR به معنای گرفتن عکس‌های درخشان و واضح نیست. صادقانه بگویم، در بسیاری از موارد ( به خصوص صحنه‌های با کنتراست بالا )، تصویر ETTR بطور قابل توجهی از آنچه پیش فرض اندازه گیری ماتریس دوربین است، تاریک‌تر خواهد بود.

ETTR هیچ ارتباطی با ثبت عکس ندارد که به نظر می‌رسد روشن باشد. همه چیز در مورد حفظ 100٪ جزئیات در بخش‌های هایلایت عکس شما است. در اینجا نحوه انجام این کار را برایتان آورده‌ام :

متود اول : هیستوگرام

ساده‌ترین راه برای بررسی اینکه آیا در معرض نوردهی درست قرار گرفته‌اید یا خیر، کمک گرفتن از هیستوگرام دوربین خود است و دیدن اینکه آیا کانال‌های رنگی زیادی وجود دارند یا خیر.

این یک روش بی عیب و نقص نیست، زیرا بخشی از هیستوگرام دوربین شما براساس پیش نمایش تصویر با فرمت JPEG است. این بدان معناست که شما هیستوگرام بسیار متفاوتی در هر عکس با هر تنظیماتی خواهید داشت.

متود دوم : نورسنجی نقطه‌ای

یک روش پیشرفته‌تر برای تشخیص نوردهی مطلوب، نورسنجی نقطه‌ای در روشن‌ترین قسمت عکس شما است. سپس با جبران نوردهی، می‌توانید به سایر بخش‌ها نیز نور و جزئیات ببخشید. فراموش نکنید که بدست آوردن جزئیات بخش‌های تاریک در پس پردازش بسیار ساده‌تر از بخش‌های روشن است.

ممکن است کمی طول بکشد تا دریابیم که درخشان‌ترین بخش عکس شما مجاست و عواقب انتخاب نقطه اشتباه تقریباً به طور حتم بیش از حد است. اما در اکثر اوقات، انجام این کار خیلی دشوار نیست، به خصوص برای ژانرهایی مثل عکاسی از طبیعت.

گذشته از این، این روش، یعنی نورسنجی نقطه‌ای برای روی روشن‌ترین بخش‌های تصویر شما، به من سیستم ناحیه‌ای آنسل آدامز را یادآوری می‌کند، فقط این روش کمی دیجیتال‌تر است. به نظر من این تکنیک بسیار هیجان انگیز است.

پیشنهاد نویسنده :

NIKON D800E + 20mm f/1.8 @ 20mm, ISO 100, 1/100, f/16.0

UniWB

اگر از روش هیستوگرام استفاده می‌کنید، بهترین راه برای تنظیم و متعادل سازی رنگ‌ها در تصویر، تنظیم وایت بالانس یا تعادل رنگ سفید یا UniWB است.

سعی کنید رنگ را تا حد امکان سبز کنید و تعادل رنگ سفید را روی دوربین خود تنظیم کنید تا کانال‌های رنگی قرمز و سبز به همان اندازه نزدیک یکدیگر شوند.

فیلترهای رنگی

برای اینکه این به حداکثر کیفیت در عکاسی دستیابی داشته باشید، می‌توانید از یک فیلتر رنگی بر روی دوربین خود استفاده کنید. من یک فیلتر مگنتا 30٪ ( که اکثر کمپانی‌های تولید کننده فیلتر آنرا به عنوان cc30m یا cc30p مشخص کرده‌اند ) یا 40٪ ( cc40m یا cc40p ) را برای شما توصیه می‌کنم.

به عنوان یک نکته جانبی، اگر از فیلتر مگنتا در ترکیب با تکنیک UniWB استفاده می‌کنید، تصویر پیش نمایش داخل دوربین در واقع نسبتاً عادی و رئال به نظر می‌رسد.

و بله، این یک روش واقعاً عالی است برای به دست آوردن حداکثر کیفیت تصویر در عکاسی.

نوردهی صحیح برای زمانی که در اعمال سرعت شاتر محدودیت داریم

تمام اطلاعات فوق فرض می‌کنند که شما می‌توانید هر نوع سرعت شاتری را بدون مشکل اعمال کنید. با این حال، بدیهی است که همیشه اینگونه نباشد.

اگر می‌خواهید یک موضوع متحرک را ثابت ثبت کنید یا باقی تنظیمات به شما تحمیل می‌کنند که از سرعت شاتر طولانی استفاده نکنید، احتمالاً مجبور هستید سرعت شاتر طولانی‌تری را اعمال کنید. به نوبه خود، این امر نیاز دارد ایزو و دیافراگم را نیز متناسب با آن تنظیم کنید.

و اینجاست که اوضاع کمی در هم می‌شود.

سرعت شاتر

ابتدا به خاطر داشته باشید که هر عکس دامنه محدودی از سرعت شاتر دارد. وقتی آن دامنه را پیدا کردید، نباید از آن تجاوز کنید. تاری زیاد حرکت می‌تواند یک عکس را به طور کامل خراب کند.

بنابراین، دقیقا چه سرعت شاتری را باید تنظیم کنید ؟ در حالت ایده آل، شما از طولانی‌ترین سرعت شاتر استفاده می‌کنید که هنوز هم حرکت عکس را کاملاً منجمد و ثابت می‌کند. به عنوان نمونه، اگر تاری حرکت را با سرعت شاتر 1/125 ثانیه یا سریعتر از بین ببرید، 1/125 ثانیه سرعت شاتر مناسب برای استفاده است. این طولانی‌ترین سرعت شاتر برای دستیابی به یک سوژه فریز شده در عکستان است، به این معنی که در هر شرایطی به همان میزان نور ثبت می‌‎کند.

NIKON Z 7 + NIKKOR Z 24-70mm f/2.8 S @ 70mm, ISO 400, 1/125, f/2.8
برای اینکه سوژه در این عکس شارپ باشد به سرعت شاتری بیش از 1/125 نیاز داشتم.

در اینجا همان عکس را با کراپ 100٪ مشاهده می‌کنید :

در این عکس که کراپ 100 درصدی شده مشاهده می‌کنید که بیشتر قسمت‌های بدن بز، از جمله چشم و پشم‌های بدن او کاملا شارپ شده‌اند و حرکت اندکی در شاخ و پاهای او مشاهده می‌شود که با کمی افزایش سرعت شاتر، شاید می‌شد این مشکلات را نیز از بین برد. در هر صورت به نظر می‌رسد سرعت 1/125 ثانیه برای این تصویر کاملا مناسب بوده است.

با این حال، به ندرت می‌توانید سرعت شاتر دقیقی را برای یک موضوع مشخص پیدا کنید. این کار نیاز به آزمایش و خطا در این زمینه دارد، اگرچه تمرین و تجربه جایگزین‌های خوبی هستند. هنگامی که دامنه سرعت قابل قبولی را برای شاتر پیدا کردید، بهتر است بدون توجه به اینکه در این محدوده باشید یا نه، حدود 1/3 یا 2/3 آن را از حالت ایده آل سریع‌تر کنید.

دلیل این است که تاری سوژه به خاطر طولانی بودن سرعت شاتر یکی از آزار دهنده‌ترین موارد در خراب شدن یک عکس است. سعی کنید از سرعت شاتری استفاده کنید که مطمئن باشید سوژه در آن ثابت و فریز می‌شود و سعی نکنید حتی ذره‌ای در این زمینه خصاصت به خرج دهید.

در شرایط دشوار مانند عکاسی سریع ورزشی، این امکان وجود دارد که برخی عکس‌ها نسبت به سایرین سرعت شاتر متفاوتی داشته باشند. در این موارد، بهتر است آن را روی یک محدوده ایمن برای تمام عکس‌ها قرار دهید. فقط با سرعت شاتری که هر عکس را شارپ ثبت می‌کند، عکاسی کنید و نگران نباشید که اگر می‌توانستید از سرعت شاتر طولانی‌تری استفاده کنید چه می‌شد.

شاید مطالعه این مقاله نیز برای شما جالب باشد

دیافراگم و ایزو

در مرحله بعد، زمان آن رسیده است که دیافراگم و ایزو را با توجه به سرعت شاتر خود تنظیم کنید و این قطعا یک مرحله پر چالش خواهد بود.

اگر در حال حاضر از بازترین دیافراگم لنز خود استفاده می‌کنید، کافی است ایزوی خود را پایین ببرید تا عکس به اندازه کافی روشن نباشد. اما اگر از دیافراگم بسته‌تری استفاده می‌کنید، برای دریافت نور بیشتر، اغلب لازم است آن را کمی بازتر کنید.

و این زمانی است که با ایزو وارد جنگ می‌شوید ! به طور خاص، آیا بهتر است از یک ایزوی خیلی زیاد استفاده کنیم یا عمق میدان کمتری داشته باشیم ؟

هیچ پاسخ کاملی در این زمینه وجود ندارد، اگرچه من یک روند مشخص برای کار خودم دارم. من به شخصه مقدار ایزو را بالاتر از 400 نمی‌برم. فراتر از آن، من معادلاتی را نیز در نظر می‌گیرم، دیافراگم را تا حدی می‌بندم که نوردهی عکس مطلوب شود، ایزو را هم مطابق همان روند کلی‌ام تنظیم می‌کنم. این کار باعث می‌شود تعادل حفظ شده و عکستان نه خیلی روشن باشد و نه خیلی تاریک. شما روشی مشابه پیدا کنید که به خوبی برای تجهیزاتتان کار کند.

NIKON D800E + 14-24mm f/2.8 @ 14mm, ISO 1250, 30 seconds, f/4.0

عدم تغییر ایزو

یک استثناء در تکنیک فوق نیز وجود دارد که یک قانون کلی نانوشته در عکاسی است و می‌گوید نباید ایزو را تغییر بدهیم !

برای حل مسئله به یک سوال مشخص می‌رسیم، چرا ایزو را هنگامی که می‌توانید یک تصویر را در پس پردازش به سادگی روشن کنید، بالا ببرید ؟

معمولاً جواب این است که شما با بالا بردن ایزو درون دوربین به جای روشن کردن در مرحله پس پردازش، کیفیت تصویر بهتری به دست می‌آورید. اما با گذشت زمان این حقیقت کمتر و کمتر می‌شود، زیرا سنسورهای دوربین در برخی از محدوده‌های ایزو، که به طور کلی همان ایزوهای کمتر هستند، عملکرد بسیار بهتری دارند.

با دوربین قبلی من، یعنی نیکون D800، این در ایزوی 1600 رخ می‌دهد، اگرچه در ایزوهای پایین‌تر از آن نیز کیفیت خیلی تغییری نمی‌کند. به عبارت دیگر، تا ایزوی 1600، ارزش آن را داشت که عکس را با استفاده از تنظیمات ایزوی درون خود دوربین روشن کنم. حالا هر چه ایزو بیشتر شده و به 3200، 6400 و پس از آن می‌رسد، نویز در تصاویر مشاهده شده و کیفیت خود را از دست می‌دهند.

NIKON D800E + 50mm f/1.4 @ 50mm, ISO 100, 1/25, f/11.0

البته عدم تغییر ایزو به چند دلیل بحث برانگیز است. نکته مهم این است که پیش نمایش تصاویر سخت‌تر شده و همچنین زمان بیشتری را باید برای پردازش تصویر منتظر بمانید. به علاوه، بیشتر نرم افزارهای پس پردازش برای افزایش درخشش و روشنایی تصویر ساخته نمی‌شوند، بنابراین ممکن است هنگام بازیابی جزئیات بخش‌های سایه، برخی از تغییر رنگ‌ها یا مصنوعات دیگر را مشاهده کنید.

البته به نظر من نیازی نیست نگران این موضوع باشید. به نظر من تنها جایی که باید در مورد افزایش ایزو نگرا باشید عکاسی از ستارگان است. در آنجا، عکاسی با ایزوی بسیار زیاد می‌‎تواند نویزهای رنگی را در میان ستارگان به وجود بیاورد، در حالی که عکس گرفتن با استفاده از ایزوهای پایین‌تر باعث می‌شود در مرحله پردازش نیز جزئیات تصویر از بین نرود.

در غیر این صورت، کار خود را ساده‌تر کرده و نگران تغییر ایزو نباشید. از این گذشته، درخشان کردن یک عکس در پس پردازش به شما کیفیت بهتری نسبت به افزایش ایزو در دوربین نمی‌دهد. این فقط از جزئیات در بخش‌های هایلایت محافظت می‌کند، بدون اینکه به کیفیت تصویر آسیبی برساند.

اگر صحنه‌ای مانند ستارگان را که در آن نقاط برجسته نیاز به مراقبت ویژه دارند را برای عکاسی انتخاب نکرده‌اید، دیگر مزایای بزرگی به همراه نخواهد داشت.

باقی تنظیمات دوربین

تنظیمات فوق در مورد نوردهی بسیار مهم است، اما چند تنظیم دیگر نیز در دوربینتان وجود دارد که در صورت اعمال درست آنها به حداکثر کیفیت تصویر در عکاسی خواهید رسید.

مکانیزم شاتر

مقایسه این سه یک مقوله جداگانه است که در این مطالب این مقاله نمی‌گنجد، اما به طور خلاصه هنگامی که نور مصنوعی در عکس شما وجود دارد از شاتر مکانیکی استفاده کنید و در غیر این صورت، شاتر الکترونیکی یا EFCS عملکرد بسیار بهتری خواهد داشت ( البته اگر دوربین شما از شاتر الکترونیکی پشتیبانی می‌کند ).

قفل آینه

در کنار استفاده صحیح از شاتر مکانیکی یا الکترونیکی، شما همچنین باید از لرزش آینه‌ی درون دوربین نیز خلاص شوید ( البته فقط در دوربین‌های DSLR ). این خیلی هم سخت نیست، می‌توانید برای این منظور تنها از یک سه پایه استفاده کنید.

شاید مطالعه این مقاله نیز برای شما جالب باشد

مقایسه فایل‌های خام 12-Bit و 14-Bit

پس سعی کنید اگر دوربین شما از عکس‌های 14 بیتی خام پشتیبانی می‌کند، عکس‌هایتان را به هیچ عنوان با تنظیمات 12 بیتی ثبت نکنید.

از بین این سه نوع فشرده سازی، تنظیمات losslessly compressed باعث می‌شود جزئیات بسیار زیادی را در عکس‌هایتان از دست بدهید. این توصیه جدی من است که از این گزینه به هیچ عنوان استفاده نکنید.

در نسخه فشرده شده به لبه ساختمان‌ها توجه داشته باشید. به طور کلی تفاوت زیادی در حالت فشرده شده و نشده وجود ندارد، اما پیشنهاد من استفاده از حالت فشرده شده است؛ البته اگر دوربینتان از این حالت پشتیبانی کند.

کاهش نویز در عکاسی لانگ اکسپوژر

هنگامی که با سرعت شاتر خیلی طولانی عکاسی می‌کنید، یکی از تنظیمات مهم در دوربین را باید در نظر داشته باشید، کاهش نویز در عکاسی لانگ اکسپوژر یا Long Exposure Noise Reduction.

پیشنهاد نویسنده :

با فعال شدن این گزینه، دوربین دو عکس پشت سر هم می‌گیرد. اولیبا نور زیاد و در واقع با نوردهی که تصویر شما باید داشته باشد،و دومی به صورت یک قاب تیره، که در آن پرده شاتر پایین آمده و جلوی سنسور را می‌پوشاند. سپس دوربین شما از قاب تاریک برای کم کردن نویز و پیکسل‌های داغ از عکس اصلی استفاده می‌کند. این تکنیک در واقع با استفاده از ادغام تصاویر در یکدیگر اتفاق می‌افتد.

البته که ثبت یک عکس با سرعت شاتر 30 ثانیه با استفاده از این تکنیک یک دقیقه طول می‌کشد.

ترکیب و ادغام تصاویر

اگر همه موارد فوق برای شما کافی نبود، عمیق‌ترین روش برای بهبود و رسیدن به حداکثر کیفیت تصویر در عکاسی ، ترکیب و ادغام چندین عکس با یکدیگر است.

این می‌تواند اشکالات مختلفی نیز داشته باشد. بدیهی‌ترین مورد استفاده آن ایجاد تصاویر پانوراما است، زیرا می‌توانید وضوح عکس را به طرز چشمگیری افزایش دهید، بدون اینکه نوردهی طولانی حتی داشته باشید. البته دوختن عکس‌ها به یکدیگر نیز کاری زمان بر و سخت است.

عکاسی HDR نیز یکی دیگر از موارد استفاده این تکنیک است. در شرایطی با کنتراست بالا، به طور هم زمان ثبت جزئیات در بخش‌های هایلایت و سایه تصویر به طور همزمان بدون مخلوط کردن عکس‌ها با یکدیگر ممکن نیست. HDR محدوده داینامیکی تصویر شما را افزایش می‌دهد، و هنگامی که به درستی انجام شود، نویز تصویر نیز کاهش می‌یابد.

ترکیب تصاویر همچنین به شما کمک می‌کند در یک منظره گسترده بتوانید تمام عناصر را در کانون فوکوس قرار دهید. در واقع شما هر سری فوکوس را روی بخشی مشخص از تصویر تنظیم می‌کنید و سپس آنها را با یکدیگر ترکیب و ادغام می‌کنید. این باعث می‌شود نه تنها عمق میدان در عکس شما کاملا دست خودتان باشد، بلکه تمام نقاط آن بسیار شارپ خواهند بود.

سرانجام، می‌توانید چندین عکس را با مقادیر بالاتر ایزو تهیه کرده و آنها را با هم ترکیب و ادغام کنید تا جزئیات بیشتری هم داشته باشید. این مخصوصاً برای چیزی مانند عکاسی از کهکشان راه شیری بسیار مفید است، همانطور که اخیراً درباره آن نوشتم.

چند نوع دیگر از ترکیب تصویر نیز وجود دارد، اما اینها مهمترین آنها از نظر کیفیت تصویر هستند.

سوال واقعی این است که آیا شما باید واقعاً هر کدام از این موارد را عملی کنید یا نه. پاسخ من این است که به طور پیش فرض شما نیازی به این کار ندارید. ترکیب عکس نیز سختی‌های خود را دارد، برای مثال، هیچ یک از عناصر حتی ذره‌ای نباید تغییر مکان داشته باشند، همچنین تغییر نوردهی نیز ممکن است کارتان را خراب کند.

NIKON D800E + 105mm f/2.8 @ 105mm, ISO 100, 1/10, f/16.0
یک تصویر با وضوح فوق‌العاده 231 مگاپیکسل، با تکنیک پانوراما

عملیات پس پردازش تصویر

اگر تا به حال ویرایش‌های زیادی را روی یک پرونده JPEG انجام داده‌اید، خواه به طور مستقیم ( مانند Photoshop ) یا غیرمستقیم ( مانند Lightroom )، خودتان را در دردسر انداخته‌اید ! JPEG به خودی خود خوب به نظر می‌رسد، اما هنگامی که در پس پردازش روی آن تغییراتی را ایجاد می‌کنید، ممکن است مشکلات زیادی را سر راهتان داشته باشید.

در همین راستا، مطمئن شوید که همیشه در یک فضای رنگی بزرگ ویرایش می‌کنید که هیچ رنگی اشباع نشده باشد، چیزی مانند ProPhoto RGB یا موارد مشابه. از این مهم‌تر این است که حتما تصاویر خود را در یک محیط 16 بیتی ویرایش کنید و به هیچ عنوانت از 8 بیت استفاده نکنید.

شاید مطالعه این مقاله نیز برای شما جالب باشد

در اصل، این بدان معناست که اگر عکسی را توسط نرم افزار لایت روم یا سایر نرم افزارها به نرم افزار Photoshop یا سایر نرم افزارها برای ادامه ویرایش ارسال می‌کنید ، باید با فایلهای 16 بیتی ProPhoto TIFF این کار را انجام دهید. کار کردن روی یک تصویر 8 بیتی می‌تواند فضای تصویر شما را موج موج کنید. با فضاهای رنگی کوچکتر نیز، مانند sRGB، به طور دائم رنگ‌های خاصی را در تصویر خود خواهید داشت.

NIKON D7000 + 105mm f/2.8 @ 105mm, ISO 3200, 1/100, f/2.8

البته بهتر است تصاویر پردازش نشده و فشرده نشده را هیچگاه پاک نکنید، با اینکه این تصاویر معمولا حجم بسیار زیادی دارند، اما نگه داشتن آنها خالی از لطف نیست. تصاویر فشرده شده JPEG انعطاف پذیری بسیار کمتری نسبت به تصاویر TIFF دارند.

اما خب این را هم فراموش نکنید که ویرایش تصویر یک مرحله کاملا شخصی و سلیقه‌ای است. شما می‌توانید به هر شکلی که می‌خواهید تصویرتان را پردازش کرده و خروجی بگیرید.

اما یک نکته بسیار مهم این است که خوب است مانیتور خود را در همان ابتدا کالیبره کنید. من مطمئن هستم که قبلاً آن را انجام داده‌اید، اما اگر اینطور نیست، برای ویرایش رنگ‌هایی که قصد ویرایش آن را دارید، این کار ضروری است.

بهینه سازی برای خروجی و پردازش تصویر

اکنون که تمام مراحل را طی کرده‌اید، باید خودتان را آماده کنید تا تصاویرتان را با حداکثر کیفیت ممکن خروجی بگیرید. اجازه دهید کیفیت تصویر شما بالاترین حد خود را داشته باشد تا در هنگام چاپ در سایزهای بزرگ به مشکلی نخورید.

دو مرحله اصلی در اینجا شارپ کردن تصویر ( از جمله کاهش نویز ) و اعمال پروفایل‌های رنگی مناسب است. من با شارپ کردن شروع می‌کنم.

افزایش شارپنس و کاهش نویز

در مورد تنظیمات شارپنس مطلوب در مرحله پس پردازش، فلسفه‌های مختلف زیادی وجود دارد. من صرفا به افزایش میزان شارپنس به صورت نرم افزاری بسنده نمی‌کنم، چرا که اکثر مواقع این کار نتیجه خوبی نخواهد داشت. درعوض، شارپ کردن اصولی نیازمند گذراندن سه مرحله است که در پایین مشاهده می‌کنید :

  • Deconvolution sharpening
  • Local sharpening
  • Output sharpening

NIKON D7000 + 105mm f/2.8 @ 105mm, ISO 100, 1/320, f/3.5

تبدیل پروفایل‌های رنگی

به عنوان آخرین نکته، که خیلی هم مهم نیست، تبدیل پروفایل‌های رنگی تصویر شماست.

برای استفاده در وب یا نمایشگر، این تنظیمات بسیار آسان است، تنها باید از sRGB JPEG استفاده کنید، تقریباً همیشه این موضوع صادق است. هر چیزی غیر از sRGB احتمالاً حداقل برای برخی از کاربران ( کسانی که از مرورگرها یا نمایشگرهای قدیمی استفاده می‌کنند ) رنگ‌های عجیب و غریبی ایجاد می‌کند، و چیزهای دیگری غیر از JPEG احتمالاً فضای بسیار زیادی از هارد دیسکتان را به خود اختصاص می‌دهد.

برای چاپ اما، این داستان کمی دشوار است. ایده‌آل‌ترین روش برای یافتن فضای دقیق رنگ در ترکیب جوهرهای چاپ با یکدیگر، و همچنین برای پیاده شدن روی کاغذ، یا از طریق استفاده از پروفایل‌های ICC بصورت آنلاین است.

سپس فایل TIFF 16 بیتی را با مشخصات ICC جوهر و کاغذ خروجی بگیرید. لایت روم به شما اجازه نمی‌دهد که مستقیماً این کار را انجام دهید، بنابراین باید یک فایل TIFF 16 بیتی در ProPhoto را ویرایش کنید، سپس در فتوشاپ یا نرم افزارهای دیگر باز کرده و از پروفایل‌های ICC برای آن استفاده کرده و خروجی بگیرید.

NIKON Z 7 + NIKKOR Z 14-30mm f/4 S @ 14mm, ISO 200, 1/5, f/5.6

اگر می‌خواهید روشی ساده‌تر داشته باشید، اگرچه ممکن است برخی از رنگ‌ها را از دست بدهید، کافی است عکسی را خروجی بگیرید که با مشخصات دستگاه چاپگر هماهنگ شده باشد. سپس در صورت وجود گزینه ” color correction ” آزمایشگاه را انتخاب کنید، جایی که آنها اساساً مراحل فوق را برای شما به صورت خودکار و سریع انجام می‌دهند.

این ساده‌ترین راه برای به دست آوردن رنگ‌هایی است که مطابق با مانیتور شما باشد، با کمترین اشتباه ممکن. به همین دلیل است که من آن را به اکثر عکاسان، به ویژه آنهایی که در ابتدای کار هستند توصیه می‌کنم. با این حال، مطمئناً روش دستی رنگ‌های لطیف‌تر و بهتری را برایتان به ارمغان خواهد آورد.

شاید مطالعه این مقاله نیز برای شما جالب باشد

نتیجه گیری و جمع بندی

اطلاعات فوق تاثیر بسیار زیادی روی به دست آوردن حدکاثر کیفیت ممکن تصویر در عکاسی دارد، و فکر می‌کنم برای عکاسان مفید باشد که هدف خود را جستجو کنند. در پایان، هرچند اینها مهم‌ترین قسمت‌های عکاسی نیستند، امایک تصویر با کیفیت بالا بسیار بهتر از یک تصویر خیلی خوب از نظر فنی و هنری، اما با کیفیت بسیار پایین است.

بنابراین، سعی کنید تمام این نکات را از این به بعد در عکاسی‌تان رعایت کنید، مطمئن شوید که اصول اولیه را به دست آورده‌اید. نور، ترکیب، تنظیمات نوردهی و پس پردازش و ویرایش، همه چیز در اینجا بسیار مهم است.

حالا سعی کنید برخی از این تکنیک‌ها را برای خودتان امتحان کنید و بدانید که کدام یک از آنها به راحتی برای شما قابل انجام دادن است. قطعا ارزش امتحان کردن را خواهد داشت.

اما چرا ؟ خب بسیار ساده است، برای من، عکاسان باید برای هر عکس بهترین نتیجه ممکن را داشته باشند. نه، شما همیشه وقت ندارید که همه چیز را به صورت کامل رعایت کنید. و مطمئناً، بعضی از صحنه‌ها برای عکس گرفتن دشوار هستند و رعایت این نکات در آنها شاید کار ساده‌ای نباشد.

اما اگر می‌توانید، آنها را امتحان کنید. مطمعنا پشیمان نخواهید شد.

امیدوارم مقاله حداکثر کیفیت در عکاسی : چگونه رزولوشن عکس‌هایمان را بیشتر کنیم ؟ برای شما مفید بوده باشد. نظرات و پیشنهادات خود را با ما در میان بگذارید. همچنین اگر پرسشی داشتید، آن را در بخش نظرات همین پست مطرح کنیدفرقی نمی کند که شما یک عکاس مبتدی یا نیمه حرفه ای باشید، ما در اینجا چند نکته طلایی و بسیار کاربردی را برای شما آورده ایم، که با کمک آن ها می توانید مهارت و توانایی عکاسی خود را به سطوح بالاتر ارتقا دهید؛ و عکاسی حرفه ای کنید.

ما در این مطلب، درباره سرعت شاترهای مختلف، مقادیر مختلف ایزو، نحوه عکاسی در شب، طریقه نورگیری در فضاهای مختلف و حتی استفاده از فیلترهایی مانند فیلتر پلاریزه و مزیت استفاده از آنها را توضیح خواهیم داد. با خواندن این 10 تکنیک شما می توانید وارد دنیای عکاسی حرفه ای شوید.

1- هنگام عکاسی از لرزش دوربین جلوگیری کنید

عکاسی حرفه ای

اولین درس در عکاسی حرفه ای، جلوگیری از لرزش دوربین است. لرزش که باعث تار شدن عکس ها می شود، می تواند هر عکاسی را آزار دهد. در اینجا می خواهیم چند راهکار برای جلوگیری از لرزش دوربین ارائه دهیم.

اول از همه، شما باید روش صحیح  در دست گرفتن دوربین عکاسی را یاد بگیرید. هنگام در دست گرفتن دوربین، از هر دو دست خود استفاده کنید؛ یک دست را در اطراف بدنه دوربین و دست دیگر را در اطراف لنز خود قرار دهید. همچنین برای احتیاط بیشتر و جلوگیری از افتادن دوربین، بهتر است دوربین را نزدیک بدن خود نگه دارید.

اگر شما سه عکاسی ندارید و می خواهید دوربین را در دستتان نگه دارید و عکس بگیرید، باید از سرعت شاتری استفاده کنید که برای فاصله کانونی لنز شما مناسب باشد.

اگر سرعت شاتر بسیار پایین باشد، هر حرکت ناخواسته باعث می شود که کل عکس شما تار شود. با یک حساب سرانگشتی می توان فهمید که برای کم شدن تاری عکس ها نباید با سرعت شاتری که از فاصله کانونی شما کمتر است، عکاسی کنید. رابطه بین فاصله کانونی و سرعت شاتر به صورت زیر است:

1 / فاصله کانونی (به میلی متر) = حداقل سرعت شاتر (در ثانیه)

به عنوان مثال، اگر شما از یک لنز 100 میلی متری (یعنی لنزی با فاصله کانونی 100) استفاده می کنید، سرعت شاتر شما نباید کمتر از 1/100 ثانیه باشد.

با این وجود، اگر برای شما امکان پذیر است، از یک یا مونوپاد استفاده کنید.

2- یاد بگیرید که از استفاده کنید

عکاسی حرفه ای

برای اینکه عکس های شما از نظر نوردهی (exposure) و ظاهر کلی عالی به نظر برسند، در عکاسی حرفه ای باید سه اصل را به کار بگیرید: دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو (ISO).

از طرفی باید ارتباط بین این سه مورد را بفهمید و یاد بگیرید. هنگامی که می خواهید از دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو استفاده می کنید، حداقل باید یکی از آنها را تنظیم کنید تا به نتایج مورد نظر خود برسید.

3- از فیلتر پلاریزه استفاده کنید

عکاسی حرفه ای

اگر شما فقط می توانید یک فیلتر برای لنز دوربین خود خریداری کنید، بخرید. ما فیلترهای پلاریزه دایره ای را به شما پیشنهاد می کنیم زیرا این فیلترها به دوربین اجازه می دهند تا از نورسنجی TTL (از طریق لنز) مانند نوردهی خودکار استفاده کند. فیلترهای پلاریزه باعث کاهش بازتاب ها از سطح آب، فلز و شیشه می شود. این رنگ آسمان و شاخ و برگ های درختان را بهبود می بخشند؛ و باعث می شوند که عکس های شما فوق العاده شوند. گذشته از همه این موارد، فیلترهای پولاریزه از لنز دوربین شما هم محافظت می کنند.

4_ در تصاویر خود حس عمق ایجاد کنید

عکاسی حرفه ای

هنگامی که عکاسی منظره می کنید، ایجاد حس عمق در تصاویر باعث می شود که عکس های شما بسیار جذاب شوند، به طوری که بیننده حس کند که در آن مکان حضور دارد. برای گرفتن عکس های پانوراما از یک لنز واید استفاده کنید. همچنین برای رسیدن به یک پیش زمینه و پس زمینه شارپ در این مدل عکس ها، از یک عدد دیافراگم بزرگ مانند f / 16 یا بزرگ تر استفاده کنید. قرار دادن یک سوژه یا یک شخص در پیش زمینه عکس به شما کمک می کند تا یک حس مقیاس در تصاویر ایجاد کنید و به این طریق می توانید فاصله زیاد بین سوژه و منظره را نشان دهید.

همچنین اگر قرار است در فضای بسته کار عکاسی انجام دهید بهتر است برای جذابیت تصویر از ها و فون عکاسی استفاده کنید.

زمانی که از سرعت شاترهای پایین استفاده می کنید، باید مراقب باشید که دستتان نلرزد؛ چون باعث می شود که عکس های شما تار بیافتد. برای حل این مشکل، بهتر است که در صورت امکان از یک سه استفاده کنید.

5_ از پس زمینه های ساده در عکس ها استفاده کنید

عکاسی حرفه ای

در عکاسی دیجیتال، رویکرد ساده معمولا بهترین روش است. شما باید تصمیم بگیرید که چه چیزهای در عکس شما بیاید و چه چیزهایی نیاید.

در صورت امکان در عکس ها، یک ساده را انتخاب کنید؛ مثلا می توانید از رنگ های خنثی مانند خاکستری و کرمی و یا از الگوهای ساده به عنوان پس زمینه عکس خود استفاده کنید. با انجام این کار شما توجه بیننده را به نقطه کانونی تصویر جلب می کنید نه یک ساختمان عجیب و غریب و یا رنگ های تند و عجیب در پس زمینه عکس. انتخاب پس زمینه ساده برای عکس به ویژه در یک عکس که در آن مدل خارج از مرکز عکس قرار گرفته است بسیار حیاتی است.

6- از فلاش داخلی دوربین استفاده نکنید

عکاسی حرفه ای

استفاده از فلاش داخلی دوربین می تواند عکس های شما را غیر طبیعی و زننده کند؛ خصوصا عکس های پرتره ای که در فضای بسته گرفته می شوند. برای اینکه بدون استفاده از فلاش در فضای بسته عکاسی کنید، راه های مختلفی هست. یکی از این راه ها به صورت زیر است.

ابتدا دکمه ایزو را فشار دهید. معمولا اگر مقدار ایزو را بین 800 تا 1600 تنظیم کنید، سرعت شاتر انتخابی شما باید بالا باشد. سپس از بازترین دیافراگم ممکن استفاده کنید. به این ترتیب نور بیشتری به سنسور می رسد و شما یک پس زمینه تار خوب در عکس خواهید داشت. استفاده از یک سه پایه عکاسی یا یک دارای لرزشگیر هم یک راه عالی برای جلوگیری از تاری عکس است.

اگر شما حتما باید از فلاش استفاده کنید، از با سر چرخان استفاده کنید تا بتوانید سر آنها را بچرخانید، و نور آنها را به سمت سقف بتابانید؛ تا به این طریق نور به صورت مستقیم به سوژه شما برخورد نکند.

7_ ایزو مناسب را انتخاب کنید

عکاسی حرفه ای

تنظیمات (ISO) مشخص می کند که دوربین شما چقدر به نور حساس است. مقدار ایزویی که ما انتخاب می کنیم به شرایط محیط بستگی دارد. زمانی که هوا تاریک است شما باید مقادیر بالای ایزو را انتخاب کنید، مثلا یک مقداری بین 400 تا 3200. با انجام این کار دوربین به نور حساس تر می شود؛ یعنی نور بیشتری وارد دوربین می شود و سپس می توانید از تار شدن عکس جلوگیری کنید. در روزهای آفتابی شما می توانید مقدار ایزوی 100 را انتخاب کنید یا از تنظیمات خودکار استفاده کنید؛ چون که در این شرایط نور محیط زیاد است.

8- در عکاسی از سوژه متحرک، از تکنیک پنینگ استفاده کنید

عکاسی حرفه ای

اگر می خواهید از یک سوژه در حال حرکت عکس بگیرید، از استفاده کنید. برای استفاده از این تکنیک، سرعت شاتر را حدودا دو stop پایین تر از سرعت شاتر در شرایط نرمال، انتخاب کنید. مثلا به جای استفاده از سرعت شاتر 1/250، سرعت 1/60 را به کار ببرید. دوربین خود را به سمت سوژه بگیرید و دوربین را همراه با سوژه در حال حرکت با همان سرعت و به همان سمتی که سوژه می رود حرکت دهید؛ و در این حین دکمه شاتر را فشار دهید.

برای جلوگیری از لرزش دوربین و ایجاد خطوطی که حرکت سوژه را به صورت واضح نشان می دهند، از یک سه یا یک استفاده کنید.

9_ سرعت شاترهای مختف را امتحان کنید

عکاسی حرفه ای

نترسید و سرعت شاترهای مختلف را امتحان کنید تا به نتیجه های جالبی در عکس های خود برسید. هنگامی عکاسی در شب، از سه پایه استفاده کنید؛ و با سرعت شاتر 4 ثانیه عکس بگیرید. در نتیجه، خواهید دید که حرکت سوژه همراه با رد نور در عکس شما ثبت شده است. اگر یک سرعت شاتر سریع تر مانند 1/25 ثانیه را انتخاب کنید، رد نور در عکس به صورت کشیده یا روشن نمی افتد؛ در عوض شما حرکت سوژه را در عکس خود به صورت ثابت، ثبت می کنید.

سعی کنید ترکیب بندی های دیگری را هم امتحان کنید؛ مانند سوژه های متحرک یا پس زمینه هایی مانند امواج ساحل، جمعیت مردمی که پیاده روی می کنند و ماشین های در حال حرکت. در هر کدام از این مثال ها برای ثبت حرکت تار سوژه و یا عکس های فوری که همه چیز را به سرعت در طول زمان ثابت می کند، سرعت شاترهای مختلفی را امتحان کنید.

زمانی که برای تار شدن حرکت از سرعت شاتر پایین استفاده می کنید، بسیار مهم است که برای از بین بردن لرزش دست، دوربین را ثابت نگه دارید.

عکاسی حرفه ای

این قانون به شما کمک می کند تا با استفاده از یکی از کاربردی ترین و موثرترین قوانین ترکیب بندی در عکاسی حرفه ای، تصاویر چشمگیری ثبت کنید. اگر می خواهید عکس هایی بگیرید که دیگران را با دیدن آنها شگفت زده کنید، از قانون یک سوم در عکاسی استفاده کنید. این قانون، یک راز ترکیب بندی است که باید از آن به بهترین شکل ممکن به نفع خود استفاده کنید؛ تا عکس های شما جذاب تر به نظر برسند.

برای استفاده از قانون یک سوم، فرض کنید که یک عکس را با چهار خط فرضی، دو خط به صورت افقی و دو خط دیگر به صورت عمودی، به نه مربع با اندازه مساوی تقسیم کنیم. بعضی از عکس ها، با قرار دادن نقطه کانونی در مربع مرکزی عالی می شوند؛ (نقطه کانونی در عکاسی، قسمتی از سوژه اصلی عکس و اولین نقطه ای است که نگاه بیننده را به خود جلب می کند.) اما قرار دادن سوژه یا نقطه کانونی خارج از مربع مرکزی و واقع در یکی از نقاط تقاطع خطوط، غالبا یک عکس بسیار زیبا ایجاد می کند.

وقتی که شما یک عکس را با استفاده از قانون یک سوم ترکیب بندی کنید، فریم عکس شما، چشم بیننده را خیره خواهد کرد. عکسی که توسط این قانون، ترکیب بندی شده باشد، معمولا جالب تر و چشمگیرتر از عکس های دیگر است.

منبع: youtube.com

مشاهده مطالب بیشتر
دکمه بازگشت به بالا