نماد سایت مجله ایرانی

توهم منافقین برای فتح ۲۴ ساعته تهران با یک جدول زمانی دقیق!

توهم منافقین برای فتح ۲۴ ساعته تهران با یک جدول زمانی دقیق!

در عملیات مرصاد چه گذشت؟

توهم منافقین برای فتح ۲۴ ساعته تهران با یک جدول زمانی دقیق!

توهم فتح یک روزه تهران در مرداد ماه ۱۳۶۷ آن قدر برای منافقین واقعی به نظر می‌رسید که برای خود یک جدول زمانی ۲۴ ساعته با برنامه ریزی دقیق رسم کرده بودند.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، امروز پنجم مرداد سالگرد عملیات پیروزمندانه «مرصاد» علیه تجاوز ننگین نیروهای منافقین به خاک ایران است.

توهم فتح یک روزه تهران آن قدر برای منافقین واقعی به نظر می‌رسید که برای خود یک جدول زمانی ۲۴ ساعته با برنامه ریزی دقیق رسم کرده بودند! طبق این جدول، آنها ساعت ۱۵ روز سوم مرداد ۱۳۶۷ از قرارگاه تاکتیکی حرکت می‌کردند و ساعت ۱۶ از مرز خسروی رد می‌شدند. ساعت ۸ شب شهر کرند تصرف می‌شد. ساعت ۲۲ اسلام‌آباد و ساعت ۲۴ کرمانشاه به اشغالش شان درمی‌آمد.

طبق این برنامه ریزی، سختی کار آنها تا رسیدن به کرمانشاه بود! چرا که ظاهرا قرار بود در آنجا مردم گروه گروه به ستون منافقین بپیوندند و به این ترتیب تیپ‌های چند نفره آنها تبدیل به یگان‌های چند هزار نفره بشود. (منافقین، حدود ۳۰ تیپ رزمی تشکیل داده بودند که هر تیپ ۱۷۰ نفر نیروی رزمی (۲۰ زن و ۱۵۰ مرد) در اختیار داشت که به همراه نیرو‌های پشتیبانی به ۲۸۰ نفر می‌رسید) طبق گفته سران منافقین، وقتی آنها به کرمانشاه می‌رسیدند، با پیوستن هواداران شان و البته مردم به این تیپ ها، هر تیپ به چند هزار نفر افزایش می‌یافت!

در همین خصوص مسعود رجوی در آخرین جلسه توجیهی گفته بود: «سختی کار ما فقط تا کرمانشاه است! به آنجا که رسیدیم اعلام حکومت موقت می‌کنیم. تا پس از اینکه به تهران رسیدیم و آنجا را فتح کردیم، برای مردم صحبت می‌کنیم و طرح حکومت را برای آنها بازگو می‌کنیم. بعد با عراق قرار داد صلح امضاء می‌کنیم. طلسم جنگ که شکست مردم را از اختناق درمی آوریم. مردم هم ما را یاری می‌کنند».

 

طبق این برنامه ریزی عجیب، منافقین شامگاه سوم مرداد را در کرمانشاه سپری می‌کردند و اماکن و نهاد‌های رسمی را به تصرف درمی آوردند. بعد ساعت ۵ صبح خود را به همدان می‌رساندند. مراکز نظامی آنجا را هم می‌گرفتند و رأس ساعت ۱۱ ظهر وارد شهر قزوین می‌شدند. کار تصرف قزوین را یک ساعته تمام می‌کردند و راس ساعت ۱۶ خود را به تهران می‌رساندند. البته این ورود با شکوه در حالی بود که هواداران منافقین از قبل پادگان‌ها را تصرف کرده و آماده پذیرایی از ستون منافقین و جشن پیروزی بودند!

برنامه عجیب و غریبی که ذکر شد، بعد‌ها از اسناد منافقین و همین طور اسرایی که در عملیات مرصاد به دست رزمندگان افتادند کشف شده است. در واقع آنها همین قدر ساده لوح و البته احمق بودند که فکر می‌کردند کاری که بعثی‌ها با تمام حمایت‌های دریافتی از سوی شرق و غرب نتوانستند طی هشت سال انجام بدهند را آنها می‌توانند در عرض ۲۴ ساعت به انجام برسانند.

لشکر منافقین چند نفر بودند؟

آن طور که اسناد نشان می‌دهند و نمونه‌ای از همین اسناد در کتاب “بن بست در استراتژی، شکست در تحلیل” آمده است، تعداد منافقینی که قرار بود یک روزه تهران را فتح کنند، چیزی کمتر از پنج هزار نفر بود. مرحوم سردار ناصر شعبانی از محققان حوزه دفاع مقدس گفته بود که براساس جیره ناهاری که قبل از هجوم منافقین به ایران به دست آمده است، تعداد افراد حاضر در پادگان اشرف قبل از عملیات مرصاد حدود ۵۳۱۶ نفر بوده است که احتمالا تعدادی از آنها در عراق مانده اند و شاید چیزی در حدود ۴۷۰۰ یا ۴۸۰۰ نفرشان از مرز خسروی وارد ایران شده‌اند.

سردار رضا میرزایی از دیگر محققان دفاع مقدس نیز معتقد است که تعداد منافقین در عراق چیزی در حدود ۵۷۰۰ نفر بوده است. او می‌گوید: منافقین وقتی که به عراق رفتند و در پادگان اشرف مستقر شدند، ۳۲ تیپ تشکیل دادند. هر تیپ شامل سه گردان بود و هر گردان نیز ۶۰ نفر نیروی اصلی یا کادر داشت؛ یعنی هر تیپ ۱۸۰ نفر نیرو داشت. به این ترتیب ۳۲ تیپ ۱۸۰ نفره، جمعاً ۵ هزار و ۷۶۰ نفر نیرو می‌شدند که به مرور آموزش‌های زیادی را پشت سرگذاشتند و نیروی اصلی منافقین در اشرف را تشکیل دادند.

البته آن چه سردار میرزایی می‌گوید مربوط به پیش از انجام عملیات مرصاد است؛ لذا می‌توان اینطور نتیجه گرفت که تعداد منافقین وارد شده به ایران در روز سوم مرداد ماه ۱۳۶۷ چیزی در حدود ۴۵۰۰ الی ۵۰۰۰ نفر بوده است.
به هر حال عصر سوم مرداد منافقین از مرز‌هایی عبور کردند که در آن مقطع در اختیار عراق بود. چرا که بعثی‌ها روز دوم مرداد ۱۳۶۷ حملاتی را به استان کرمانشاه انجام داده بودند؛ لذا عصر روز بعد که منافقین به ایران ورود کردند در نوار مرزی با رزمندگان مواجه نشدند و با عبور از دژ مرزی، با خودرو‌های تندرویی که در اختیار داشتند، به سرعت به عمق پیشروی کردند.

جنایت در اسلام آباد غرب

ستون نفاق طبق برنامه عصر سوم مرداد از مرز عبور می‌کند و به سرعت خود را به شهر کرند می‌رساند. یک عده‌ای به سمت پادگان ابوذر می‌روند، اما ورود کامل نمی‌کنند و در همان ابتدای ورودی پادگان مانور می‌دهند. ستون نفاق قصد نداشت خود را درگیر مسائل حاشیه‌ای کند! آنها بسیار عجله داشتند که سریع خود را به کرمانشاه برسانند؛ لذا بعد از کرند، به سمت اسلام آباد غرب می‌روند. تا همین جای کار هم پیشروی سریعی داشتند، اسلام آباد تا مرز بیش از ۸۰ کیلومتر فاصله دارد.

آنها با ورود به اسلام آباد دست به جنایات بسیاری می‌زدند. مردم را به رگبار می‌بندند، چون فکر می‌کردند شاید رزمنده‌ها بین همین مردم باشند و از پشت به آنها ضربه بزنند. حتی مجروحان داخل بیمارستان‌ها را به شهادت می‌رسانند. ترس مردم و فرارشان از شهر اولین ضربه را به منافقین می‌زند! چرا که در طول جاده اسلام آباد به کرمانشاه ترافیک سنگینی ایجاد می‌شود که باعث کندی حرکت منافقین می‌شود. در همین حال رزمندگان در تنگه چهارزبر (زبر به معنای بلندی) راه آنها را مسدود می‌کنند و فلاکت منافقین از همین جا آغاز می‌شود.

علت شکست سریع منافقین چه بود؟

در خصوص شکست سریع و اضمحلال منافقین سردار میرزایی معتقد است که: «در علم نظامی، هر نیرویی که وارد خاک دشمن می‌شود یا در منطقه عملیاتی پیشروی می‌کند، باید مراقب جناحین خودش باشد. مثلاً در عملیات‌های دفاع مقدس اگر یک لشکری خطی را می‌شکست، می‌توانست به عمق برود و چندین کیلومتر پیشروی کند، اما اگر لشکر‌های دیگر نمی‌توانستند جناحین او را تأمین کنند، محاصره می‌شدند و از پهلو‌ها ضربه می‌خوردند. در عملیات مرصاد هم منافقین ابتدا از خطی که بعثی‌ها شکسته بودند وارد کشور شدند و به سرعت به عمق پیش رفتند، اما نهایتاً وقتی در چهارزبر جلوی آنها سد شد، به محاصره افتادند و به راحتی منهدم شدند. این کار آنها به لحاظ نظامی یک دیوانگی محض بود، اما آنها اسیر استدلال‌های غلطی بودند که رجوی به خوردشان می‌داد. مسعود رجوی گفته بود شما فقط باید وارد ایران شوید و سریع خودتان را به شهر‌های بزرگ برسانید، آن وقت همه مردم به شما می‌پیوندند و کار نظام تمام است».


علی رحیمی یکی دیگر از رزمندگان حاضر در عملیات مرصاد نیز می‌گوید: “استان کرمانشاه برای هر دشمنی که بخواهد پیشروی سریع داشته باشد بسیار خطرناک است. چرا که مناطق مرزی این استان تنگه‌های متعددی دارد. از تنگه پاتاق و کورک گرفته تا تنگه چهارزبر در هر کدام از این تنگه‌ها می‌شود با تعداد کمی از نیروها، جلوی دشمن را سد کرد. همه اینها نشان می‌دهد که منافقین در حمله شان به ایران به هیچ وجه از اصول نظامی و حتی عقلانی بهره نمی‌بردند. آنها صرفا از روی تحلیل‌های اشتباه و غلط دست به یک اقدام انتحاری زده بودند. چون فکر می‌کردند که نظام اسلامی به خاطر ضعف قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفته است، اینطور استدلال می‌کردند که مردم هم از نظام خسته شده اند و همه چیز برای پیشروی سریع آنها مهیاست و کار بسیار راحتی در پیش دارند”.

نتیجه حماقت منافقین در حمله بی مهابا به ایران، شکست در عرض یک روز بود. آنها می‌خواستند یک روزه تهران را تصرف کنند، اما در ظرف همان یک روز شکست می‌خوردند و تعداد قابل توجهی از منافقین کشته می‌شوند. (شامگاه سوم آنها بین راه اسلام آباد و کرمانشاه گیر می‌افتند.

روز چهارم حملات سنگین علیه ستون منافقین شروع می‌شود و تا روز پنجم مرصاد تقریبا تمامی آنها کشته، زخمی، اسیر یا فراری می‌شوند) برخی از آمار‌ها تعداد کشته‌های نفاق را تا سه هزار نفر اعلام می‌کنند. اما آن طور که در کتاب “بن بست در استراتژی و شکست در تاکتیک آمده است، ۲۳۳۵ نفر از منافقین کشته و اسیر می‌شوند.

نیمی‌از آنها نیز مجروح و زخم خورده به کوه‌ها فرار می‌کنند و دوباره به عراق برمی گردند. نتیجه عملیات مرصاد برای منافقین وحشتناک بود. آنها دیگر نتوانستند به شرایط قبل از عملیات مرصاد برگردند.

خروج از نسخه موبایل