دوومیدانی شبیه کنکور است – مجله ایرانی

دوومیدانی شبیه کنکور است - ایسنا

دونده سرعت کشورمان معتقد است دوومیدانی رشته‌ای است که همه مسابقات آن باید برای فرد از اهمیت بالایی برخوردار باشد زیرا در این رشته رقابت بر سر هزارم ثانیه است و همه مسابقات شبیه به کنکور است.

به گزارش مجله ایرانی، به نقل از ایمنا، چندی پیش در رقابت‌های دوومیدانی داخل سالن که به میزبانی کشور ترکیه برگزار شد در ماده ۶۰ متر حمیده اسماعیل‌نژاد ملی‌پوش دوهای سرعت کشورمان موفق شد در جریان دور نهایی عنوان نخست این مسابقات را کسب کند.

حمیده اسماعیل‌نژاد در دور مقدماتی این مسابقات موفق شد حد نصاب ۷.۵۵ ثانیه به ثبت برساند و راهی مرحله نهایی شود، همچنین در جریان برگزاری مرحله نهایی این رقابت‌ها با ثبت زمان ۷.۵۰ ثانیه زودتر از سایر رقبا از خط پایان عبور کرد و عنوان قهرمانی را به دست آورد.

با توجه به کسب مقام نخست و ثبت رکورد در مسابقات دوی سرعت ۶۰ متر ترکیه گفت‌وگویی با حمیده اسماعیل‌نژاد، دونده سرعت کشورمان داشته‌ایم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

چطور به ورزش روی آوردید و چگونه دوومیدانی را آغاز کردید؟

از دوران ابتدایی در ساعات ورزش مدرسه همراه همکلاسی‌هایم هندبال بازی می‌کردیم، جابه‌جایی سریع توپ در بازی توسط من و سرعت و عکس‌العمل بالای من باعث شد مربی ورزشی‌ام پیشنهاد شرکت در مسابقات دوومیدانی که درون مدارس برگزار می‌شد را به من بدهد و در آن مسابقات توانستم با اختلاف اول شوم. در همان مسابقات برای شرکت در مسابقات شهرستان دعوت شدم و در مسابقات شهرستان نیز مقام اول را کسب کردم، پس از آن نیز به مسابقات استانی دعوت شدم.

حالم با دوومیدانی خوب بود زیرا دوست داشتم مسئولیت برد یا باخت با خودم باشد که در رشته‌های گروهی این اتفاق امکان‌پذیر نبود. دوومیدانی همان چیزی بود که نیاز داشتم زیرا یک رشته فردی بود، مسئولیت برد یا باخت با خودم بود و کسی قرار نبود با کم‌کاری در آن مسابقات موجب باخت من شود.

ابتدا ورزش فقط برای من با شرکت در مسابقات استانی و مدارس خلاصه می‌شد تا اینکه در رده سنی نوجوانان به اردوی تیم ملی دعوت شدم زیرا در آن بازه زمانی موفق به کسب سه مدال طلا شده بودم، اما باز هم وقفه‌ای دوساله برای من رقم خورد زیرا خانواده‌ام درس را مهم‌تر از ورزش می‌دانستند و فکر می‌کردند ورزش به درس من لطمه خواهد زد.

پس از آن وقفه دوساله در رده سنی جوانان و سپس در بزرگسالان ملی‌پوش شدم و سال ۱۳۹۳ آغاز ورزش حرفه‌ای من بود.

تحت نظر مربی تمرین می‌کردید یا به صورت شخصی تمرینات را پیگیری می‌کردید؟

در بازه زمانی نوجوانی و جوانی تمریناتی داشتم، اما نظم خاصی نداشت با این حال زیر نظر «فاطمه برزنونی» که خود دونده و مربی من بود، تمرین می‌کردم. از زمانی که تصمیم گرفتم این ورزش را به‌صورت حرفه‌ای ادامه دهم، هرروز در دو نوبت صبح و عصر تمریناتم را پیگیری می‌کردم.

از حمایت‌های خانواده بگویید؛ چقدر حامی و مشوق شما در این مسیر بودند؟

تا مقطعی درس برای خانواده‌ام در اولویت بود، اما همیشه سعی می‌کردم با برنامه‌ریزی تحصیلاتم را به‌نحوی پیش ببرم که جزو سه نفر اصلی کلاس باشم و در کنار آن ورزشم را پیش ببرم، همیشه به‌گونه‌ای درس می‌خواندم که به خانواده ثابت کنم ورزش به درسم لطمه‌ای وارد نمی‌کند. به رده سنی جوانان که رسیدم موفق شدم خانواده را متقاعد کنم که می‌توانم ورزش را ادامه دهم و از آن زمان به بعد حمایت‌هایشان شروع شد.

از زمانی‌هایی که علایق خود را فدای ورزش کرده‌اید، بگویید؟

بسیار به سفر علاقه‌مند هستم و موضوعاتی موجب شده است که خودم را از سفر رفتن یا تفریح به‌خصوص کوهنوردی جدا کنم زیرا همیشه فشردگی تمرینات و ریکاوری مورد نیاز، فرصتی برای سفر رفتن باقی نمی‌گذارد؛ آخرین سفری که رفتم شاید به چندین سال گذشته بازمی‌گردد.

از دیگر علایقم درس خواندن بود، درسم را تا مقطع لیسانس روان‌شناسی ادامه دادم، اما چیزی که همیشه به آن علاقه داشتم این بود که بتوانم خواسته خانواده را محقق کنم. خانواده‌ام علاقه داشتند که من در رشته‌های پزشکی ادامه تحصیل دهم، اما این اتفاق رخ نداد و علت اصلی آن هم ورزش بود، اما در حال حاضر من و خانواده‌ام از بودن در این جایگاه رضایت داریم.

سطح و شرایط مسابقات ملی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

همه مسابقات باشگاهی و کشوری مقدمه‌ای برای مسابقات ملی است، به‌طور تقریبی می‌توان گفت دوومیدانی رشته‌ای است که همه مسابقات آن باید برای فرد از اهمیت بالایی برخوردار باشد زیرا اینجا رقابت بر سر هزارم ثانیه در همه میادین است و همه مسابقات برای ما شبیه کنکور است.

مسابقات سال جاری اهمیت بیشتری داشت زیرا در سال کسب سهمیه قرار داریم و تمرینات فشرده بسیاری داشتیم؛ ناگفته نماند در بازه زمانی مسابقات آسیایی و جهانی قرار داشتیم و همه اینها برای کسب امتیاز بود، نتیجه همه این تلاش‌ها حضور در رنکینگ المپیک بود.

در طول این مسیر چه سختی‌هایی برای شما وجود داشته است؟

من در شهرستان سبزوار به دنیا آمدم و در همان شهرستان زندگی کردم. رده‌های سنی نوجوانان و جوانان جایی بود که استعداد من در آن کشف شده بودو باید خودی نشان می‌دادم، اما در شهرستان کوچکی بودم که پیست خاکی داشت و پیست تارتان که پیست استاندارد دوومیدانی است، نداشت. در زمین خاکی تمرین می‌کردم و مسابقه به مسابقه پیست استاندارد نمی‌دیدم؛ همین امر موجب می‌شد تا کمی دلسرد شوم.

از زمین خاکی تمریناتم را آغاز کردم و در همان زمین خاکی ملی‌پوش شدم، اما به رده سنی بزرگسالان که رسیدم ورزش را حرفه‌ای‌تر دنبال کردم و با رقبایی مسابقه می‌دادم که همیشه شرایطشان از من بهتر بود و امکانات بهتری داشتند، به همین دلیل شش سال به تنهایی در گرگان زندگی می‌کردم، زیرا مربی‌ام اهل آنجا بود.

انگیزه شما برای تحمل این سختی‌ها چه بود؟

اولین باری که در پیست خاکی مسابقه دادم باعث شد خبرنگاری از من پرسید «انگیزه‌ات از مسابقه دادن در اینجا چیست؟» من از همان زمان که ۱۰ ساله بودم به او گفتم من دوست دارم روزی بازیکن ملی‌پوش شوم و با ذهنیت کودکانه‌ام از دشواری و چالش‌های این مسیر آگاه نبودم، اما پس از اینکه وارد میدان شدم و با چالش‌های آن مواجه شدم بیشتر مقاومت کردم زیرا معتقد بودم باید ملی‌پوش شوم؛ من به خودم قول پوشیدن لباس تیم ملی را داده بودم.

پس از اینکه وارد رده سنی بزرگسالان شدم، همه دغدغه من ارتقای رکورد بود که آن زمان در دست «مریم طوسی» بود، وی دونده بسیار خوبی بود و رکوردهای خوبی را نیز ثبت کرده بود، خیلی دوست داشتم کنار وی بدوم و رکوردهای او را بزنم. در اولین سال حضورم بین بزرگسالان توانستم با طوسی و «فرزانه فصیحی» مسابقه دهم و با آن‌ها رقابت کنم.

بدترین اتفاقی که در دوران ورزشی شما رخ داده، اما منجر به انگیزه بیشتر شما شده است، چیست؟

مقطعی که تنها در گرگان زندگی می‌کردم بسیار برایم سخت بود زیرا هم دانشجو بودم و هم تمرینات حرفه‌ای داشتم. چهار سال بدون هیچ وقفه‌ای با انگیزه‌ای بسیار زیاد تمرین کردم، اما شش روز مانده به مسابقات آسیایی که در قطر برگزار می‌شد در یک رکوردگیری قبلاز مسابقات عضله همسترینگ پایم دچار مشکل شد. از زمانی که دوومیدانی را آغاز کرده بودم برای این مسابقات جنگیدم و منتظر عضویت در تیم ملی، همچنین مسابقات آسیایی و کسب مقام بودم، اما با آن آسیب جدی همه‌چیزم را از دست دادم و برخی متخصصان معتقد بودند که این عضله کوتاه خواهد ماند و دیگر نمی‌توانم ورزش حرفه‌ای انجام دهم.

در همه آن زمان‌ها به این فکر می‌کردم که «تو هنوز رکورد ایران را نزده‌ای و رقابت‌های مهم را تجربه نکرده‌ای»، بسیار زمان برد و دوره درمان بسیار طول کشید، از طرفی از لحاظ روانی شرایط خوبی نداشتم، اما با یاری خدا توانستم خودم را پیدا کنم و چهار ماه پس از آسیب‌دیدگی، در همان سال، اولین مسابقه برون‌مرزی‌ام را تجربه کردم و در آن مسابقه توانستم سه مدال برای کشورم به ارمغان بیاورم.

تمرینات شما برای مسابقات داخل سالن ترکیه چگونه بود؟

سال گذشته را کامل از خانه و خانواده دور بودم و در اردویی که تهران برگزار می‌شد با مربی‌ام در حال تمرین بودم. از آغاز سال هدفمان را بر ارتقای رکورد ملی قرار داده بودیم؛ نخستین مسابقه در تهران برگزار شد و رکورد ۱۱.۵۷ را ثبت کردم، بدون وقفه به مسابقات ترکیه اعزام شدم و موفق شدم رکورد ایران را ارتقا دهم.

شرایط مسابقات خوب بود زیرا مسابقات بین‌المللی بود و می‌توانستیم کسب امتیاز کنیم، دونده‌های خوبی نیز در مسابقات حاضر بودند.

آیا اهدافی که برای رسیدن به آن در سال ۱۴۰۲ برنامه‌ریزی کرده بودید، محقق شد؟

ارتقای رکورد ایران را هدف قرار داده بودم و توانستم رکورد ایران را ارتقا دهم و مدال طلا کسب کنم، اما تازه شروع سال بود و مسابقات آسیایی تایلند را پیش‌رو داشتیم که من در آن مسابقات نیز موفق شدم رکورد ایران را ارتقا دهم، پیش از من فرزانه فصیحی رکورد زده بود، اما من موفق شدم رکورد را از آن خود کنم.

مسابقات المپیک پاریس را در پیش داریم و در حال حاضر رنکینگ ۳۴ را در اختیار دارم که تا رنکینگ ۵۶ به مسابقات اعزام می‌شوند. من باید این رنکینگ را حفظ کنم و در مسابقات پرامتیاز شرکت کنم تا بتوانم به المپیک پاریس که اولین هدفم برای سال جدید است، دست پیدا کنم.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا