تحولات فناورانه امروز به حدی سریع جنبههای مختلف زندگی را دستخوش تغییر کرده که جا ماندن از آن، به معنی قطع ارتباط با جهان امروز خواهد بود؛ تحولاتی که در رأس آن هوش مصنوعی قرار گرفته که به اعتقاد بسیاری از فعالان میتواند در آینده جایگزین بسیاری از شغلهای امروزی شود.
به گزارش مجله ایرانی، فرهیختگان نوشت: تحولات فناورانه امروز به حدی سریع جنبههای مختلف زندگی را دستخوش تغییر کرده که جا ماندن از آن، به معنی قطع ارتباط با جهان امروز خواهد بود؛ تحولاتی که در رأس آن هوش مصنوعی قرار گرفته که به اعتقاد بسیاری از فعالان میتواند در آینده جایگزین بسیاری از شغلهای امروزی شود. موضوع مهم در اینجا آن است که بسیاری از این فناوریها از دل مقالات و پژوهشهای دانشگاهی بیرون میآید و به همین دلیل باید عنوان کرد که خاستگاه بسیاری از این تغییرات، محیطهای علمی و دانشگاهی بودهاند؛ از این رو همراه شدن با چنین تحولاتی را باید جزء الزامات زنده نگه داشتن محیطهای علمی کشور و در رأس آن دانشگاهها قلمداد کرد؛ جریانی که البته با تأخیر قابل توجهی در نظام آموزش عالی کشور شروع شده، اما از اواسط امسال متولیان این حوزه و در رأس آن وزارت علومیها تلاش کردند تا بتوانند با اجراییسازی برخی از اقدامات مانند تدوین و الزامی شدن گذراندن دو واحد درسی هوش مصنوعی و یا راه اندازی دستیار هوش مصنوعی جریان علمی کشور را به تحولات فناورانه گره بزنند. در آخرین اقدام نیز با تدوین شیوهنامه حمایت از ایجاد و برگزاری رشتههای تحصیلی راهبردی در دانشگاههای کشور به نظر میرسد قرار است سرعت حرکت همراهی آموزش عالی کشور با تغییرات اخیر فناورانه دنیا بیشتر شود؛ اما سوال اصلی در این میان این است که تا چه میزان میتوان لوکوموتیو آموزش عالی ایران را به قطار فناورانه دنیا که سرعت بالایی دارد، رساند؟
۴ اقدام وزارت علوم برای حرکت با تحولات فناورانه
اگر بخواهیم نگاهی به مهمترین اقدامات انجامشده از سوی وزارت علوم در سال جاری با هدف کم کردن فاصله با امپراتوری شکلگرفته از طریق فناوری در دنیا داشته باشیم، میشود چهار فعالیت را در این زمینه برشمرد که هر کدام در جایگاه خود میتوانند اثرگذار باشند.
۱- گنجاندن دو واحد درسی هوش مصنوعی بهصورت اجباری برای دانشجویان مقطع کارشناسی فنی و مهندسی را باید یکی از مهمترین این اقدامات برشمرد. البته همین تعداد واحد درسی برای دانشجویان دیگر رشتهها هم وجود دارد که گذراندن آنها اجباری نخواهد بود؛ مسئلهای که شاید بتوان آن را اینگونه تعبیر کرد که هنوز ضرورت پرداخت جدی به این حوزه در فضای دانشگاهی آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفته؛ آن هم در شرایطی که ظرف یک سال از ارائه نسخه اول چتجیپیتی تا نسخه چهارم آن، شاهد تحولات عظیمی در ارتقای توانمندی آن هستیم.
۲- راهاندازی دستیار هوشمند از سوی سازمان امور دانشجویان به منظور پاسخگویی به سوالات دانشجویان را هم باید یکی دیگر از اتفاقات مثبت این وزارتخانه دانست. ربات گفتوگویی که با استفاده از تکنولوژی هوش مصنوعی عملا میز خدمت این سازمان را بر بستر الکترونیکی پیش میبرد. البته یکی از مزایای این ربات را باید کاهش هزینههای این سازمان و در مقابل امکان ارائه ۲۴ساعته خدمات دانست.
۳- سومین اقدامی که در پنج ماه ابتدایی امسال صورت گرفته را هم باید راهاندازی انجمن علمی هوش مصنوعی برای اولین بار در کشور دانست؛ انجمنی که در راستای اجراییسازی سند هوش مصنوعی ایجاد شده بود و با توجه به حوزه فعالیتهای انجمنهای علمی، میتواند در آینده مسیر پیشبرد برنامههای علمی این حوزه از سوی بدنه دانشجویی را هموار کند؛ اتفاقی که با توجه به ویژگی نسل دانشجو از اهمیت بالایی هم برخوردار است.
۴- یکی دیگر از اقدامات مهم در این حوزه را هم باید تصویب و ارائه حدود ۳۰ عنوان رشته در سه سال گذشته دانست که به گفته روحالله رازینی، معاون آموزشی وزارت علوم، همه این رشتهها در ارتباط با هوش مصنوعی بوده و در قالب فناوریهای دیجیتال تصویب و ارائه شدهاند؛ رشتههایی که هدف آن نزدیک شدن به تکنولوژیهای جدید بوده است. البته موضوع قابل توجه در صحبتهای این مقام مسئول آن است که متناسب با چنین رشتههایی باید بازار کار آن ایجاد شود تا از این طریق در آینده نیروی انسانی متخصص بتواند در بخشهای مختلف کشور، امکان بهرهمندی از تکنولوژیهای جدید را نیز فراهم کند.
وزارت علوم با شیوهنامه جدید به فناوریهای برافکن میرسد؟
اما جدیدترین اقدام وزارت علوم با هدف نزدیک کردن فضای دانشگاهها به تکنولوژیهای امروز را باید تدوین و ابلاغ شیوهنامه حمایت از ایجاد و برگزاری رشتههای تحصیلی راهبردی در دانشگاههای کشور دانست؛ شیوهنامهای که در ۹ تیر ماه امسال در ۸ ماده و ۷ تبصره تدوین و روز گذشته برای اجرا به دانشگاهها ابلاغ شد. این شیوهنامه قصد دارد تربیت نیروی انسانی در رشتههای مرتبط با فناوریهای روز را تسهیل کند و برای همین مهم نیز ۵ هدف را برای خود تعیین کرده است. تسهیل و تسریع توسعه رشتههای تحصیلی و اقدامات پژوهشی و فناوری و بینالمللی مرتبط در حوزههای راهبردی، رفع موانع اجرای این رشتهها در دانشگاههای منتخب، اشتراک منابع و ظرفیتهای دانشگاههای منتخب برای اجرای چنین رشتههایی و همچنین حمایت هدفمند از دانشگاهها و مراکز پژوهشی و فناوری اعضای هیاتعلمی، پژوهشگران و دانشجویان فعال در حوزههای علمی و فناوریهای راهبردی تدوین شده، همان اهدافیاند که برای این مسئله مدنظر قرار گرفتهاند. اما آنچه قابل توجه است اینکه، شیوهنامه مسیر رسیدن به این اهداف را از دل دانشگاهها در نظر گرفته است. در این گزارش ۱۰ نکته مرتبط با این شیوهنامه را مورد بررسی قرار دادیم.
اولین نکتهای که درباره این شیوهنامه به چشم میخورد، آن است که براساس متن آن، شیوهنامه برای اجرا در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ بوده اما با توجه تاخیر ۳ ماه در ابلاغ آن، بعید به نظر میرسد بتوان قبل از پایان سال تحصیلی جدید، شاهد اجراییسازیاش باشیم؛ درحالیکه مؤلفه اصلی درخصوص تصمیماتی از این جنس، سرعت در به اجرا رساندن آنها است. هرچند براساس این شیوهنامه ظرفیت پذیرش دانشجویان مطابق با مصوبات کمیته برای درج در دفترچه آزمون سراسری از سوی سازمان ملی سنجش و ارزشیابی نظام آموزش کشور از سوی معاونت آموزشی اعلام میشود اما این بند یک تبصره هم دارد که طبق آن در سالهایی که زمان درج در دفترچه آزمون سپری شده باشد، درخواستهای پذیرش به شورای هدایت و استعدادهای درخشان ارائه میشود. بندی که به نظر میرسد اگر امسال خبری از تدوین و تصویب چنین رشتههایی باشد، ملاک عمل قرار خواهد گرفت اما با توجه به اینکه قطعا سازوکار تصویب این رشتهها، کار زمانبری خواهد بود، بعید به نظر میرسد امسال چنین تبصرهای کارایی لازم را داشته باشد.
ابهامات شیوهنامه؛ هم مفید هم مضر!
این شیوهنامه هم مانند دیگر شیوهنامهها تعاریف مشخصی دارد که تنها دانشگاههای منتخبند که میتوانند در زمینه شناسایی حوزهها و رشتهها ورود کنند؛ هرچند دانشگاههای منتخب کشور به تعداد انگشتان دو دست نمیرسد اما به صورت واضح مشخص نشده که کدام دانشگاهها میتوانند در این زمینه ورود کنند. از طرف دیگر هرچند در تعریف رشته تحصیلی راهبردی، از رشتههای جدید و مبتنیبر علوم و فناوریهای حساس، برافکن و قدرتآفرین که آینده توسعه و پیشرفت کشورها تابعی از دستیابی به آنها خواهد بود، یاد شده اما باز هم مشخص نیست که کدام حوزههای فناوری مدنظر این شیوهنامه خواهد بود. از این رو به نظر میرسد شیوهنامه از شفافیت کامل برخوردار نبوده و دارای ابهاماتی است، البته مزیت و معایب خود را دارد. درحقیقت پایان بازی که این شیوهنامه در برخی از تعاریف به کار برده، علیرغم اینکه سازوکار را برای اجرایی کردن آن بهخصوص در شرایط تغییر و تحولات مدیریتی در سطح دانشگاهها طولانی میکند اما این امکان را میدهد که اگر در ماهها یا سالهایی آینده، فناوریهای جدیدی در دنیا شکل گرفت که قطعا همینطور خواهد بود، دیگر نیاز به تدوین شیوهنامههای جدیدی برای باز شدن پای آنها به دانشگاهها نباشد.
یکی دیگر از بخشهای قابل توجه این شیوهنامه را باید ماده ۳ دانست که براساس آن، فهرست و محدوده رشتههای راهبردی هر سال توسط معاونت آموزشی وزارت علوم بهروزرسانی میشود. اما سوال اصلی در اینجا آن است که با توجه به سازوکار عریض و طویل در نظر گرفته شده برای این کار، چنین امکانی وجود خواهد داشت؟ آن هم درحالیکه طبق ماده ۵ همین شیوهنامه، ۴ گام برای شناسایی و حمایت از رشتههای راهبردی در نظر گرفته شده است.
فرایند سخت شناسایی حوزه رشتههای راهبردی
اولین کار برای شناسایی حوزههای رشتههای راهبردی، اعلام آن به دانشگاههای منتخب آن هم از سوی معاونت آموزشی وزارتخانه با همکاری معاونت پژوهشی خواهد بود، اما موضوع زمانی جالبتر میشود که بدانیم در هر حوزه، یک دانشگاه بهعنوان دانشگاه محوری و تعدادی نیز بهعنوان دانشگاه همکار خواهند بود که در قالب کارگروه ماموریتی حوزه راهبردی فعالیت خواهند کرد و در گام بعدی تازه رشتههای تحصیلی راهبردی در هر حوزه از سوی دانشگاه محوری و دانشگاههای همکار شناسایی شده و برنامه درسی رشته و شرایط اجرا و پذیرش دانشجو و حمایتهایی مورد نیاز در آنها را مشخص و به کمیته حمایت از رشتههای راهبری اعلام میشود. کمیتهای که با ۱۳ عضو دارد و معاون آموزشی وزارت بهعنوان رئیس آن قلمداد میشود. معاون پژوهشی نایبرئیس، مدیرکل دفتر برنامهریزی آموزش عالی بهعنوان دبیر کمیته، مدیرکل گسترش آموزش عالی، مدیرکل سیاستگذاری و برنامهریزی پژوهشی، مدیرکل مربوطه در معاونت فناوری و نوآوری، یکی از مشاورین وزیر، رئیس مرکز همکاریهای بینالمللی وزارت، رئیس موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، رئیس موسسه تحقیقات سیاست علمی کشور، نماینده معاونت علمی فناوری و اقتصاد دانشبنیان در سطح معاون یا رئیس مرکز، معاونان آموزشی دانشگاههای مشارکتکننده و دانشمندان و مدیران منتخب به دعوت دبیر کمیته در آن عضوند.
پیشنهادهای وزارت علوم برای تصویب رشتههای راهبردی
براساس ماده ۶ این شیوه حمایتهای پیشبینیشده هم برای اجرای رشتههای تحصیلی راهبردی تعیین شده است. بهطوری که برنامه درسی این رشته بعد از تدوین از سوی دانشگاه محوری و دانشگاههای همکار، بدون نیاز به طرح در کارگروههای علمی شورای عالی برنامهریزی آموزشی، میتواند به تصویب کمیسیون برنامهریزی درسی، محتوا و سرفصل رشتههای تحصیلی برسد. همچنین درخواست این دانشگاهها برای ایجاد چنین رشتههایی بهطور مستقیم در جلسه شورای گسترش آموزش عالی طرح و اجرایی خواهد شد.
نقش معاونت پژوهشی در قبال رشتههای راهبردی
البته شیوهنامه مسئولیتهایی را هم متوجه معاونت پژوهشی کرده است؛ چراکه این معاونت باید براساس نیازهای حمایتی، در حوزه ارائه امکانات آزمایشگاهی و کارگاهی ورود کند و برای رفع نیازهای این حوزه، حمایت ویژه و فوری از نیازهای آزمایشگاهی دانشگاههای منتخب براساس مصوبات کمیته حمایت از رشتههای راهبردی، انجام خواهد گرفت؛ هرچند باز هم مشخص نیست منظور از حمایت ویژه و فوری صرفا حمایتهای مالی خواهد بود یا قرار است تسهیلات دیگری نیز در این زمینه به دانشگاههای منتخب ارائه شود. مساله قابلتوجه بعدی آن است که نشریات مصوب کمیته از همان اولین شماره انتشار از رتبهبندی مورد تایید این معاونت برخوردار شده و میتوانند حمایتهای مالی را برای بینالمللیسازی در همان سال اول انتشار داشته باشند. وزارت علوم تصمیم گرفته تا جذب هیاتعلمی را با همکاری مرکز جذب و مرکز نظارت، ارزیابی و تضمین کیفیت خود برای دانشگاههای منتخب در راستای آموزش سرفصلهای رشتههای راهبردی در اولویت قرار دهد. اما مساله مهمتر اینکه معاونت پژوهشی با همکاری معاونت آموزشی باید پرداخت پژوهانه را که طی سالهای اخیر به یکی از مهمترین مطالبات دانشجویان دکتری تبدیل شده برای دانشجویان این رشتهها در مقطع دکتری با هدف حضور تماموقت آنها بهعنوان پژوهشگر آزاد در دانشگاهها دنبال کند. سوالی که در اینجا مطرح میشود آن است که پذیرش دانشجو تنها در چنین مقطعی قرار است دنبال شود؟ اگر اینگونه باشد طبیعتا آن شائبه ایجاد خواهد شد که بحث تضمین کیفیت تحصیلی چگونه دنبال خواهد شد؟ همچنین استقرار شرکتها و هستههای فناور نیز در مراکز رشد و پارکهایی علم و فناوری دانشگاهها با تایید معاونت فناوری و نوآوری وزارتخانه در اولویت ویژه قرار خواهند داشت. ماده ۷ این شیوهنامه هم قید کرده که معاونت آموزشی باید با همکاری معاونت پژوهشی، پیشنهاد ایجاد مرکز حمایت از رشتههای راهبردی را برای سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۳ ارائه داده و گزارش عملکرد کمیته و اجرای مصوبات نیز هر سه ماه توسط دبیرخانه کمیته به وزیر علوم ارائه شود. اما نکته قابلتوجه آن است که با توجه به مسیر سختی که برای تعیین حوزهها و بعد از آن تصویب رشتهها تعیین شده اصلا میتوان انتظار داشت چنین مسئلهای به سال تحصیلی جدید برسد یا خیر. از طرف دیگر چقدر دانشگاهها در اجرای این شیوه که هیچگونه تاریخ مشخصی هم برای تعیین حوزهها و تدوین سرفصلها در آن لحاظ نشده، مقید خواهند بود؟
گره همگام شدن با تحولات فناورانه باز میشود؟
هرچند نمیتوان اهمیت تدوین شیوهنامهای را انکار کرد اما واقعیت آن است که گره همگام شدن دانشگاههای کشور با تحولات فناورانه را نمیتوان صرفا با ایجاد رشتهها دنبال کرد. واقعیت امروز کشور نشان میدهد که شیوههای آموزشی در دانشگاهها، زیرساختها و تجهیزات آزمایشگاهی و… فاصله قابلتوجهی با شرایط روز دنیا دارد و با وجود اینکه در همین شیوهنامه هم بهروزرسانی این بخش مورد توجه قرار گرفته، اما مسئلهای که باید مدنظر قرار بگیرد، آن است که وضعیت فعلی را نمیتوان صرفا با یک شیوهنامه اصلاح کرد؛ چراکه همین امروز هم برای انجام کارهای بهمراتب آسانتر با چالشهای تجهیزاتی در دانشگاهها روبهروییم. مسئله دیگری که شاید بد نباشد به آن اشاره کرد، بحث تعاملات بینالمللی است که متولیان امر قصد دارند از طریق این شیوهنامه آن را دنبال کنند؛ اما مسیر فعلی کشور در این حوزه نشان میدهد با توجه به تحریمهای فعلی عملا نمیتوان امید چندانی برای همکاریهای مشترک آن هم در رشتههای مرتبط با فناوریهای برافکن داشت. نکته قابل توجه در این میان آن است که باید همه قطعات پازل این حوزه همزمان با هم در کنار یکدیگر قرار بگیرد تا از این طریق بتوان شاهد تغییرات معنادار و اثرگذار در این حوزه بود.
انتهای پیام