مجلس،کسب قدرت یا خدمت به ملت
وقتی در شرح وظایف آنها تفکر می کنید و با عملکردشان مقایسه می کنید می بینید در زمینه قانونگذاری و نظارت و….. از هدف دور افتاده اند بعضی یا بسیاری از این افراد بیش از آن که به دنبال تدوین و تصویب قوانین به نفع مردم و در راستای رشد و توسعه کشور باشند به تدوین قوانینی می پردازند که منافع خود یا اطرافیانشان را تامین کند یا نظر بعضی از متنفذین یا صاحبان قدرت را به نتیجه برساند یا در حال زد و بند و لابی با مراکز اقتصادی و….هستند.
گاه اظهار نظر های غیر کارشناسی و جوسازی های آنها یا سخنرانی بر له و علیه دوستان و مخالفین و شعار دادن ها و راهپیمایی دور صحن مجلس موجب وهن دستگاه مقننه می شود.
در بخش نظارت بیش از این که وارد چرایی های به وجود آمدن فسادهای موجود بشوند و با وضع قوانینی راه گریزها و دور زدن قوانین را ببندند گروهی از ایشان به دنبال تامین منافع شخصی می افتند و از کنار تخلفات به راحتی عبور می کنند و البته شخصیت فرد یا دستگاه متخلف و لابی های او هم بی تاثیر نیست.
تذکر،سوال و استیضاح چماقی است برای گرفتن امتیاز از وزرا که حربه ابتدایی آنهاست .
در عزل و نصب های استانی و شهرستان مداخله می کنند تا نظر اطرافیان خود را تامین کنند و گاهی وقتی وزیری مقاومت کند به سرنوشت وزیری چون علی ربیعی وزیر اسبق کار و امثال او دچار می شود.
جرم ربیعی عدم نصب افراد سفارشی در هیئت مدیره شرکت های وابسته به شستا و بازنشستگی کشوری بود. در نتیجه همین عملکرد و تحمیل مدیران سفارشی است که میران شرکت های وابسته به صندوق های بازنشستگی دانش ، تجربه و توانایی سود آوری لازم را ندارند و دستشان به سوی دولت دراز است تا بتوانند حقوق ماهانه عقب مانده از تورم و اندک بازنشستگان را بپردازند و مستمری بگیران به جای آرامش پس از بازنشستگی به شرمندگی در برابر خانواده خود دچار می شوند.
کاش پس از هر دوره مجلس گزارش کار کمیسیون اصل ۹۰ منتشر می شد تا مردم بفهمند چه مقدار از کشف تخلفات کلان مملکت از سوی این اهرم نظارتی بوده و نیز دستگاه نظارت بر نمایندگان چه قدر موفق بوده و آیا چاقو توانایی بریدن دسته خود را داشته است یاخیر؟ و متقابلا چه تعداد از تخلفات کلان در جامعه با حمایت بعضی از مجلسیان انجام شده است.
یک مورد خیلی کوچک را در مورد صندوق ذخیره فرهنگیان توضیح می دهم :
نماینده ای که اتفاقا با فرهنگیان هم خوب برخورد نکرده بود یکی از منسوبین خود را که مدیرعامل شرکتی دریکی از استان های غرب کشور بود به طور هم زمان با مدرک ثابت نشده رشته حسابداری به عنوان مدیرعامل یک شرکت صنعتی و تولیدی تابع صندوق ذخیره فرهنگیان معرفی می کند و به صورت مدیر پروازی به تهران می فرستد! این عزیز کرده که مدیریت شرکتی در استان خود را به عهده داشته و احتمالا تا مدتها دوحقوق دریافت می کرده در اولین قدم بر خلاف مقررات صندوق برای خود اضافه کار و حق ماموریت و امثالهم درخواست و لیست تهیه می کند و در مرحله بعدی بلیط رفت و امد برای سرکشی هفتگی به خانواده را به حساب شرکت می گذارد وقتی هیئت مدیره از این کار جلوگیری می کند. پروژه ای در شهر محل سکونت خانواده اش می گیرد و از آن طریق پیش میرود تا بلیط رفت و برگشت هفتگی را به بهانه سرکشی از پروژه نقد کند و بالاخره وقتی مچش گرفته می شودو به بن بست می رسد گویا بلیط بنام یکی از کارمندان می خرد تا بتواند به خانواده سر بزند بازهم کارش لو می رود و هزینه های رفت و برگشتش را به عنوان هزینه حمل کارسازی می کند!.
ابتدا یکی دیگر از منسوبین جناب نماینده را استخدام می کند و وقتی کارمندان متوجه می شوند او را جابه جا می کنند و تعدادی مشاور و قائم مقام از منسوبین نماینده ولایت خود وارد سیستم می کند کاش دستگاهی وجود داشت که حضور این افراد و اثر بخشی آنها را کنترل کند. اگر دستگاه نظارتی به پسوند فامیل ها توجه کند عمق فاجعه را درک می کند. مدیر عامل در اولین فرصت مسئول خرید شرکت( تنخواه شرکت به علت تورم زیاد و نوسان قیمت خیلی زیاد بوده و محلی است که امکان سوء استفاده وجود دارد) که مسلط به اطلاعات بازار بود را تعویض می کند و فردی که حداقل ناوارد است را وارد کار می کند.(تمام خرید های شرکت خصوصا پرو فیل و...قابل بررسی است .).
درپایان سال گویا فاکتورهای ساختگی تهیه میکند که سود را بیشتر نشان دهد و ….
مشاورینی که اکثرا حضور ندارند ظاهرا حقوق هایی در سطح مدیرعامل شرکتهای مختلف دریافت می کنند نیز قابل توجه است و البته در زمان حضور شان هم پرداخت هزینه صبحانه و ناهار جمعی آنها از جیب معلمین قابل توجه است.
این یک نمونه کوچکی از نتیجه دخالت های نماینده مجلس در انتصابات است.
نکته دیگر چانه زنی در مجلس و استفاده از اهرم استیضاح و سوال از دولت در مورد پروژه های ملی و استانی است.
اگر سازمان برنامه وظیفه تعیین و جایابی پروژه های ملی و اولویت ها را دارد نمایندگان می توانند در حد توجیه و درخواست به آبادانی حوزه انتخابیه خود کمک کنند ولی وقتی وارد استفاده از اهرم استیضاح و ….می شوند نشان می دهد که قصد معامله یا فشار بر دولت را دارند و مردم شاهدند که روزی نامه استیضاح وزیر به هیئت رئیسه تحویل می شود و از فردای آن لابی های معامله گرانه شروع به کار می کند و پس از مدتی تک تک امضا ها پس گرفته می شود.
گویا وظیفه حضور در مراسم ختم و عروسی و گعده های بزرگان محل نیز جزء وظایف نمایندگی شده است.
وقتی کمیسیونهای وزارتخانه های پردرآمد و پرسفر خارجی متقاضی زیاد دارد و بعضی از کمیسییون ها مملو از افراد بی تخصص می شود، عمق فاجعه مشخص می شود.
آخرین موضوع که اولین کار و طلیعه بهاری این مجلس بود برخی خطاها در شمارش آرای داوطلبان هیئت رئیسه بود که فقط در موردش می توان گفت: وای برما اگر مدعیان ام القرای اسلامی چنین حرکتی داشته باشند