پاسخ انجمن تامین کنندگان دارو‌های پلاسمایی استان تهران به یک یادداشت در آنا

پاسخ انجمن تامین کنندگان دارو‌های پلاسمایی استان تهران به یک یادداشت در آنا

انجمن تامین کنندگان پلاسما و دارو‌های پلاسمایی استان تهران در واکنش به یادداشت عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تبریز که دهم آذر 1403 در صفحه گروه سلامت آنا منتشر شد، پاسخ داد.

به گزارش خبرگزاری آنا؛ در این جوابیه آمده است، با توجه به اینکه مراکز اهدای پلاسما به صورت قانونی تحت نظارت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور و سازمان غذا و دارو فعالیت می‌کنند، این انجمن به عنوان فعال اصلی این حوزه، شفاف‌سازی این موضوع را بر خود ضروری می‌داند.

در این خبرگزاری آمده است که «جمع آوری پلاسما در حوزه علوم پزشکی در ایران، به شدت به یارانه‌های پنهان و آشکار وابسته است و همین موضوع، این حوزه را به یک فرصت اقتصادی قابل توجه در عرصه صادرات تبدیل کرده است.»

لازم به ذکر است که در زبان ساده، صادرات در تجارت بین الملل به ارسال کالا یا خدمتی که در یک کشور تولید و به کشور دیگری فروخته شود، گفته می‌شود. این در حالی است که ارسال پلاسما به مقصد پالایشگر‌های اروپایی تنها به منظور استحصال فرآورده‌های مشتق از پلاسما بوده و قطره‌ای از آن صادر یا فروخته نمی‌شود. گواه این ادعا عدم وجود وضعیت ثبتی برای پلاسمای ایرانی در کشور‌های اروپایی است.

 لذا برخورداری از یارانه‌های صادراتی به ارسال پلاسما موضوعیت ندارد. قیمت گذاری دارو‌های بازگشت داده شده براساس قیمت نهاده‌های تولید من‌جمله در نظر گرفتن تمامی یارانه‌های انرژی، نیروی انسانی متخصص با دستمزد پایین‌تر و ارز ترجیحی استفاده شده در ملزومات اهدای پلاسما است.

شایان ذکر است این قیمت گذاری توسط کمیسیون قیمت گذاری سازمان غذا و دارو و با بررسی و رای سازمان حمایت از مصرف کنندگان انجام می‌شود و با توجه به اینکه تمامی دارو‌ها از حداکثر پوشش بیمه بهره‌مند هستند، خریدار نهایی وزارت بهداشت است و بعید است قلمی از یارانه‌های متصوره در نظر گرفته نشود.

همچنین در ادامه بحث یارانه‌ها گفته شده است که «هزینه هر کیسه برای جمع آوری پلاسما در حدود ۲ تا ۳ دلار بوده و هزینه آزمایش‌های مرتبط هر واحد پلاسما از محل یارانه‌های پنهان، حدود ۳ تا ۴ دلار است، همچنین به دلیل پایین‌تر بودن نرخ جهانی انرژی در ایران، هزینه‌های عملیاتی جمع آوری کنندگان پلاسما کاهش یافته است.»

توجه به این نکته فنی ضروری است که بالغ بر ۳۸ مواد و ملزومات مصرفی در فرآیند تولید هر کیسه اهدا از اهداکنندگان پلاسما توسط مراکز خصوصی مورد استفاده قرار می‌گیرد که تمامی آنها با احتساب یارانه‌های ارزی و یا ریالی در قیمت گذاری پلاسما توسط سازمان غذا و دارو استفاده می‌شود. نگارنده محترم با قیمت اقلام ملزومات آشنا نیستند؛ برای مثال قیمت هر کیسه برای جمع آوری پلاسما ۷-۶ یورو است که ایشان قیمت‌های دور از حقیقتی را در تحلیل خود استفاده کرده‌اند.

در این خبرگزاری ابراز شده است که به دلیل «نرخ پایین دستمزد‌ها در ایران نسبت به ایالات متحده و حتی کشور‌های اروپایی، رقابت پذیری جمع آوری کنندگان پلاسما در ایران افزایش یافته است.»

این در حالی است که مقایسه دستمزد‌های نیروی انسانی در کشور‌های با تولید ناخالص داخلی نابرابر و غیر مشابه، کار ناقصی است و مبنای مقایسه شفافی ارائه نمی‌دهد. اگرچه نرخ دستمزد نیرو‌های انسانی در ایران پایین است، اما این میزان اثر خود را در هزینه تمام شده دارو‌ها نیز نشان می‌دهد و به همین دلیل است که قیمت یک ویال ایمنوگلوبولین وریدی در ایران با نرخ ارز ترجیحی معادل حدود ۱۵۰ یورو است (۱۰۸ یورو ارز بری)؛ در حالیکه قیمت یک ویال ایمنوگلوبولین وریدی با منشا اروپایی معادل حدود ۲۵۰ یورو در بازار جهانی است.

در یک مقایسه اشتباه دیگر در این خبر اعلام شده است که «پرداختی به اهداکنندگان نیز در ایران بسیار کمتر از کشور‌های اروپایی، اهداکنندگان است و این اختلاف باعث سودآوری بیشتر این مراکز می‌شود.»

جدداً خاطر نشان می‌کنیم که نظر به این مهم که مقایسه پرداختی به اهداکننده ایرانی با اهداکنند‌های دیگر خارج از ایران، مقایسه ناقصی است، لازم است توجه داشته باشیم که هزینه تمام شده یک لیتر پلاسما در ایران تابع شیوه قیمت گذاری بر مبنای بهای تمام شده تولید است؛ لذا پایین‌تر بودن هزینه‌های پرداختی به اهداکننده، پرداختی به نیروی انسانی در مرکز و سایر هزینه‌ها همگی در قیمت تمام شده پلاسما اثر خود را نشان می‌دهد و بهمین دلیل است که قیمت دارو‌های پلاسمایی تولید شده از پلاسمای ایرانی بسیار پایین‌تر از دارو‌های پلاسمایی تجاری (با منشا پلاسمای غیر ایرانی) می‌باشد.

صنعت پلاسما و دارو‌های مشتق از آن به عنوان یک صنعت استراتژیک و حیاتی، دارای پیچیدگی‌های فنی بسیاری است. درک ناقص از این پیچیدگی‌ها میتواند موجب سردرگمی عمومی و بی‌اعتمادی به نظام سلامت شود. در این خبر آمده است که «در ایران، به دلیل نبود نظارت کافی از سوی ارگان‌های مالی و بهداشتی، اطلاعات شفافی از حاشیه سود مراکز جمع‌آوری پلاسما وجود ندارد و این فعالیت‌ها در فضایی کاملاً غیرشفاف انجام می‌شوند.»

از آنجا که متولی اصلی نظارت بر پیاده سازی اصول بهینه تولید و اطمینان از پیاده سازی اصول کیفی در مراکز پلاسمایی، سازمان غذا و دارو می‌باشد، ذکر این مهم را برای اطلاع آنان که بدون داشتن اطلاعات، صرفاً به دنبال ایجاد ارتباطی بین استاندارد‌های بهداشتی و سودآوری مراکز پلاسمایی هستند، شفاف سازی این موضوع را بر خود لازم میدانیم که نه تنها مراکز پلاسمایی فعال در کشور، تاییدیه‌های اصول بهینه تولید را از سازمان غذا و دارو دریافت کرده‌اند، بلکه موظف هستند تا اطلاعات مربوط به هر اهدای پلاسما را در سیستم TTAC که توسط سازمان غذا و دارو رصد می‌شود، ثبت کنند.

همچنین مراکز موظف هستند تا تمام اقلام مصرفی در مراکز خود را که در فرآیند تولید به مصرف میرسد را ثبت کرده تا بدین ترتیب ارتباط بین میزان ارز دریافت شده جهت تامین ملزومات مصرفی تولید پلاسما و پایش آنها برقرار باشد؛ لذا سیستم ناظر بر مراکز بسیار شفاف عمل کرده و هر قطره از پلاسمای تولید شده را ردیابی می‌کند.

از سوی دیگر، سازمان انتقال خون که خود تحت نظارت وزارت بهداشت کشور در زمینه جمع آوری خون فعالیت می‌کند، پزشک مراکز اهدای پلاسما را تحت آموزش‌های سالانه خود قرار داده و این امکان را دارد که به صورت مشترک با سازمان غذا و دارو، به شکل سالانه از مراکز اهدای پلاسما بازرسی GMP انجام دهد.

این نظارت به همین جا ختم نمی‌شود؛ تمامی تجهیزات اصلی و کیت‌های مورد استفاده در مراکز اهدای پلاسما باید تاییدیه سازمان انتقال خون را داشته باشند و آزمایشگاه کنترل کیفی و غربالگری مرکز نیز باید توسط سازمان انتقال خون تایید صلاحیت شود. جای تعجب است که با وجود این همه نظارت، همچنان افراد بی‌اطلاع، به گمانه زنی-های غلط روی می‌آورند.

یکی از نگرانی‌های ابراز شده در این خبر، «آسیب به اهداکنندگان خون از طریق توسعه مراکز اهدای پلاسما از طریق جبران خدمت به ازای اهدای پلاسما می‌باشد.» این در حالی است که مدل پیاده سازی شده جبران خدمت به اهداکننده در مراکز خصوصی کشور که توسط سازمان غذا و دارو نیز مورد تایید و حمایت قرار دارد، صرفاً معادل هزینه‌های رفت و آمد و زمان صرف شده توسط اهداکننده برای اهدای پلاسما می‌باشد.

از سوی دیگر سازمان انتقال خون هر ساله در رسانه‌های ملی و وب سایت رسمی خود، گزارشاتی از بهبود و افزایش شاخص اهدای خون را گزارش می‌کند که همانطور که می‌دانید، شاخص اهدای خون به جمعیت، یکی از شاخص‌های مهم ارزیابی فعالیت سازمان‌های انتقال خون دنیا در زمینه جذب و حفظ اهداکنندگان محسوب می‌شود و زمانی که نرخ آن رو به افزایش گزارش می‌شود، نشان از بهبود جذب و حفظ اهداکنندگان خون دارد.

ال با ارجاع به گزارشات رسمی سازمان انتقال خون، جای خوشحالی و امیدواری است که گسترش مراکز اهدای پلاسما اثرات منفی بر نرخ اهدای خون نگذاشته است. همچنین توجه به این موضوع خالی از لطف نیست که تعداد اهداکنندگان خون در سال ۱۴۰۲ طبق اعلام رسمی سازمان انتقال خون، ۲,۳۲۷,۹۷۷ نفر بوده، اما تعداد اهداکنندگان پلاسما تنها حدود ۳۰ هزار نفر می‌باشد.

ابراز نگرانی دیگر در مورد قیمت تمام شده پلاسما و اعلام مقایسه‌ای ناقص بین ایران و جهان است که در این خبرگزاری آمده است که «این اختلاف قیمت باعث افزایش سودآوری جمع آوری کنندگان پلاسما در ایران شده و انگیزه آنها را برای صادرات افزایش می‌دهد.»

مجدداً خاطر نشان می‌شود که ارسال پلاسما به منظور استحصال داروها، صادرات تلقی نشده و پلاسما به دلیل عدم وضعیت ثبتی در کشور‌های اروپایی و آمریکایی، امکان صادرات ندارد؛ لذا اختلاف قیمت بین هزینه تمام شده و فروش رفته در بازار‌های جهانی، تنها یک تهمت به شرکت‌های فعال این حوزه است که برای تامین داروی بیماران در حال تلاش‌اند.

در خصوص نگرانی‌های موجود به تاسیس پالایشگاه، با وجود علم به رسیدن به ظرفیت ۳۰۰ هزار لیتر جمع آوری پلاسما، شاهد تاسیس و بهره‌برداری دو پالایشگاه داخلی مدوک زیست دارو و نوژین زیست فارمد در کشور هستیم. با لزوم تامین مستمر خوراک پالایشگاه یعنی پلاسمای انسانی، در نظر گرفتن ابعاد صرفه اقتصادی به مقیاس برای توسعه پالایشگاه با ظرفیت بالاتر، بسیار حائز اهمیت است. یکی از دلایلی که سازمان غذا و دارو، گسترش مراکز اهدای پلاسما به شیوه پلاسمافرزیس را در زمره اهداف خود قرار داده است، این است که بتواند عدم کفاف تامین پلاسما توسط سازمان انتقال خون را جبران کند و رسیدن به مقیاس صنعتی بالاتر برای بهره برداری از پالایشگاه سوم را توجیه پذیر کند.

دکمه بازگشت به بالا