ادوارد هاپر در ۴ شاهکار

به گزارش خبرگزاری مجله ایرانی آثار ادوارد هاپر (Edward Hopper) نشان می دهد که واقع گرایی تنها تقلید صرف یا عکاسی از دنیای اطراف نیست بلکه تفسیر خلاقانه هنرمند است. هاپر در سال ۱۸۸۲ در یک خانواده متوسط در نیویورک به دنیا آمد. او از سال ۱۹۰۰ تا ۱۹۰۶ در مدرسه هنر نیویورک تحصیل کرد و در این مدت از تصویرگری به نقاشی هنرهای زیبا تغییر مسیر داد. پس از فارغ التحصیلی او برای مدتی به عنوان تصویرگر کار کرد. پس از آن سه سفر بین المللی رفت که تأثیر قابل توجهی بر مسیر هنری او گذاشت. در طول سال های ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۰ هاپر سه بار به اروپا سفر کرد که در این میان فرانسه و به ویژه پاریس نقش مهمی در شکل گیری دیدگاه هنری او داشت. معماری نور و سنت هنری این شهر تأثیر ماندگاری بر آثار او گذاشت.

ادوارد هاپر در ۴ شاهکار

به گزارش ایرنا ادوارد هاپر یک بار گفت: من به نقاشی مردم علاقه نداشتم بلکه می خواستم پرتو آفتاب را روی دیوار خانه به تصویر بکشم.

سفرهای او به پاریس در دورانی که پیکاسو «دوشیزگان آوینیون» را خلق می کرد او را با امپرسیونیسم و اهمیت نور آشنا کرد. نور عنصر اساسی آثار هاپر است که مناظر او را در تنوع و فضایی که دارند قابل درک می کند. در نقاشی های هاپر مناظر چه شهری چه سواحل صخرهای کیپ کاد یا جاده های آمریکایی همواره حسی از تنهایی عمیق را در میان جمعیت القا می کنند.

نگاهی به ۴ اثر برجسته این هنرمند:

 ادوارد هاپر خانه کنار راه آهن ۱۹۲۵ رنگ روغن روی بوم ۶۱ × ۷۳.۷ سانتیمتر موزه هنر مدرن نیویورک

۱. خانه کنار راه آهن (۱۹۲۵)

بدون شک یکی از سوژه های اصلی نقاشی های هاپر منظره آمریکایی است که در نهایت در ذهن جمعی تجسم یافت: نه آمریکای آسمان خراش ها که بسیاری را مجذوب خود کرد بلکه معماری های بومی خانه های ویکتوریایی پایان قرن نوزدهم که اکنون منسوخ شده اند و میراثی اروپایی را در گذشته دور به تصویر می کشند. تصویر خانه تنها نزدیک ریل راه آهن که پیشتر در یک چاپ دستی در سال ۱۹۲۰ با نام «خانه کنار راه آهن» ظاهر شده بود اینبار در قابی کوچک تر دیده می شود از زاویه کمی پایین تر (بیننده باید کجا بایستد یا بنشیند تا آن را اینگونه ببیند؟) در مقابل آسمانی به طرز عجیبی روشن و خالی بدون هیچ عنصر تزئینی جز ریل هایی که مانند پایه ای برای خانه و قابی برای نقاشی عمل و آن را به یک صحنه خاص تبدیل می کنند.

ادوارد هاپر در ۴ شاهکار

 ادوارد هاپر پمپبنزین ۱۹۴۰ رنگ روغن روی بوم ۶۶.۷ × ۱۰۲.۲ سانتیمتر موزه هنر مدرن نیویورک

۲. پمپ بنزین (۱۹۴۰)

هاپر به لوید گودریچ یکی از نخستین منتقدانش توضیح داد که به دنبال پمپ بنزینی مطابق با ایده ذهنی اش بود؛ پس از نیافتن این اثر را از عناصر مختلف ساخت. تنها پمپ ها از روی طبیعت کشیده شده اند همانطور که طرح های اولیه و لوگوی «موبیلگاس» روی تابلو نشان می دهند. با این اثر هاپر شبه جزیره کیپ کاد در جنوب شرقی ماساچوست را کاوش می کند جایی که از ۱۹۳۰ تقریباً هر تابستان را آنجا می گذراند: پوشش گیاهی جاده و خودرویی که تنها اشاره ای به آن شده دیگر جنبه های منظره و سبک زندگی آمریکایی را نشان می دهند. اما برخلاف تصور این جاده خالیست و با دیواره ای از درختان محصور شده—به جای عبور مستقیم از فضایی باز در پیچ وخم و سایه ی برگ ها گم می شود و به ناکجاآباد می رسد. نور غروب اگرچه هنوز گرم است فرا رسیدن شب و تنهایی مسافری را در سرزمینی ناآشنا نوید می دهد. همچون بسیاری از آثار هاپر نگاه سریع بیننده ممکن است حضور تنها انسان صحنه—کارمند پمپ بنزین که با پمپ ها عجین شده—را نبیند. پمپ ها خود به شکلی عجیب انسان نما هستند و نوری که از آنها و ساختمان ساطع می شود حس وهم آلودی می آفریند.

ادوارد هاپر در ۴ شاهکار

 ادوارد هاپر شب زنده داران ۱۹۴۲ رنگ روغن روی بوم ۸۴.۱ × ۱۵۲.۴ سانتیمتر مؤسسه هنری شیکاگو

۳. شب بیداران (۱۹۴۲)

این اثر بی تردید مشهورترین نقاشی هاپر است و جهان سینمایی او را به وضوح نشان می دهد. اگرچه زوج روبه رو ممکن است یادآور هامفری بوگارت و لورن باکال در فیلم «کازابلانکا» (همزمان با خلق این اثر) باشند ویم وندرس در فیلم «پایان خشونت» (۱۹۹۷) از این صحنه الهام گرفت و گفت: «همیشه می توان فهمید دوربین کجاست.» کارگردان با حرکات آهسته دوربین فرم افقی و خطوط مورب اثر را بازآفرینی کرد. فضای آکواریوم مانند بار که نوری مصنوعی بر پیاده رو و ساختمان ها می اندازد یادآور «کافه شبانه» ونگوگ (۱۸۸۸) است. اما فضای اثر بیشتر شبیه رمان های جنایی ریموند چندلر است: خشونتی مهارشده اما ملموس و زوجی که دست هایشان به هم نزدیک است و بیانگر یک رابطه آشفته برای ذهن ببینده است.

ادوارد هاپر در ۴ شاهکار

 ادوارد هاپر پرتره اورلئان ۱۹۵۰ رنگ روغن روی بوم ۶۶ × ۱۰۱.۶ سانتیمتر موزه هنرهای زیبای سانفرانسیسکو

۴. پرتره اورلئان (۱۹۵۰)

نقاشی «پرتره اورلئان» که در سال ۱۹۵۰ خلق شد تصویری ساده از یک خیابان است که تابلوی پمپ بنزین زمان خلق اثر را مشخص می کند. هاپر بار دیگر از روزمرگی و پیش پا افتادگی دنیای مدرن بهره می گیرد تا لحظه ای خاص و مرموز را به تصویر بکشد. درک این مکان برای بیننده دشوار است گویی که فردی غریبه وارد شهری ناآشنا می شود. نگاه بیننده در این صحنه گم می شود همانند هنرمند که شخصیتی ساکت و مبهم دارد.

۲۴۴57

دکمه بازگشت به بالا