کمالی در گفتوگو با آنا:

کارشناس مسائل غرب آسیا میگوید تحولات اخیر در منطقه ساحل سوریه حاکی از ظهور گروههای مقاومت جدید است که میتوانند معادلات قدرت را تغییر دهند.
نوید کمالی کارشناس مسائل غرب آسیا در گفتوگو با خبرگزاری آنا درمورد تحولات اخیر سوریه اظهارات کرد: چشمانداز سوریه پس از یک دهه درگیری و بحران همچنان مبهم است. سقوط بشار اسد و روی کار آمدن احمد الشرع به عنوان رئیس جمهور موقت، اگرچه به پایان حکمرانی خاندان علوی تبار اسد و فعالیتهای حزب بعث انجامید، اما به معنای پایان مشکلات این کشور نیست.
کمالی بیان کرد: تحولات اخیر در مناطق غربی سوریه، به ویژه لاذقیه و طرطوس، نشاندهنده بیثباتی و ظهور گروههای مقاومت جدید است که معادلات قدرت را تغییر میدهند. نقش اقلیت علوی که پیوندی نزدیک با ساختار قدرت داشتهاند، اهمیت بیشتری پیدا کرده و این وضعیت نیازمند تحلیلی جامع با توجه به مداخلات بازیگران منطقهای و بینالمللی است.
وی افزود: پس از سقوط بشار اسد، سوریه به شکل موزاییکی توسط گروهها و قدرتهای مختلف داخلی و خارجی اداره میشود و دولت مرکزی نتوانسته به یکپارچگی در کنترل خاک کشور دست یابد. ساختار اجتماعی و تاریخی سوریه، که شامل اقوام و مذاهب مختلفی مانند عربهای سنی، علویان، کردها، دروزها، مسیحیان و اسماعیلیان است، نقش مهمی در این تحولات ایفا کرده است.
کمالی تأکید کرد: اقلیت علوی، که در طول تاریخ با چالشها و محدودیتهایی روبهرو بوده، از اوایل دهه ۵۰ خورشیدی تحت تأثیر فتاوای علمای شیعه قرار گرفت و به شاخهای از تشیع پیوست. پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و قیمومیت فرانسه بر سوریه، علویان فرصتهایی برای ارتقاء جایگاه خود پیدا کردند. با ورود حافظ اسد به قدرت در سال ۱۹۷۰ از طریق یک کودتای نظامی، علویان به مناصب کلیدی سیاسی، اقتصادی و نظامی دست یافتند. این وضعیت به بهبود شرایط آنها کمک کرد، اما همچنین نارضایتی و احساس تبعیض را در میان سایر گروهها افزایش داد.
وی ادامه داد: پس از مرگ حافظ اسد در سال ۲۰۰۰ و جانشینی بشار اسد، سیاستهای متمرکز بر اقلیت علوی ادامه یافت و این موضوع به افزایش شکافهای اجتماعی و سیاسی در سوریه منجر شد. با آغاز جنگ داخلی در سال ۲۰۱۱، علویان به عنوان حامیان حکومت هدف حملات گروههای شورشی و تروریستی قرار گرفتند، که باعث فرار بسیاری از آنها به مناطق امن شد. این جنگ همچنین باعث تغییر بافت جمعیتی سوریه و تجدید نظر برخی علویان در حمایت از حکومت اسد گردید.
این کارشناسان مسائل غرب آسیا گفت. پس از سقوط بشار اسد و به قدرت رسیدن احمد الشرع، رهبر هیئت تحریرالشام، نگرانیهای جدی برای علویان به وجود آمد. سابقه خشونت این گروه نسبت به اقلیتهای مذهبی، احساس ناامنی را در میان علویان افزایش داد. گزارشهای اخیر حاکی از نقض حقوق و تبعیض علیه آنها پس از به قدرت رسیدن هیئت تحریرالشام است. در نتیجه، برخی از علویان به فکر تشکیل گروههای مقاومت مسلحانه برای دفاع از خود افتادهاند و بخشهایی از ارتش سابق سوریه نیز علیه حاکمان جدید فعال شدهاند. این تحولات به بروز پویاییهای جدید در معادلات قدرت سوریه و احتمال درگیریهای بیشتر منجر شده است.
وی افزود: درگیریهای اخیر در سوریه بین مقاومت مسلحانه علویان و نیروهای وابسته به حکومت مرکزی میتواند پیامدهای راهبردی جدی به همراه داشته باشد و این وضعیت ممکن است موازنه قدرت در منطقه را تغییر دهد و سوریه را به صحنه رقابت قدرتهای منطقهای و بینالمللی تبدیل کند.
کمالی تصریح کرد: رژیم صهیونیستی ممکن است از این وضعیت سوریه برای تثبیت مواضع خود بهرهبرداری کند. علاوه بر این، گروههای تروریستی مانند داعش و القاعده نیز از بیثباتی ناشی از جنگ داخلی جدید استفاده خواهند کرد که تهدیدی جدی برای امنیت منطقه خواهد بود.
کمالی بیان کرد: یافتن راهحلی برای بحران سوریه در شرایط کنونی از اهمیت ویژهای برخوردار است و این راهحل باید بر چند اصل اساسی مبتنی باشد:
۱. ابتداحفظ تمامیت ارضی و حاکمیت ملی سوریه و جلوگیری از هرگونه تجزیه که منجر به تشدید درگیریها خواهد شد.
۲. تضمین حقوق تمامی گروههای قومی و مذهبی و جلوگیری از تبعیض و سرکوب که میتواند به خشونتهای جدید منجر شود.
۳. ممانعت از مداخله نیروهای خارجی و جلوگیری از دخالتهای تجزیهطلبانه، به ویژه از سوی آنکارا و تلآویو.
۴. پیشگیری از ظهور مجدد گروههای تروریستی که مهار این گروهها برای حفظ امنیت و ثبات سوریه و منطقه حائز اهمیت است.
۵. همچنین یک فرآیند سیاسی فراگیر که شامل تمامی گروههای سوری، حتی هواداران حزب بعث، به منظور تشکیل یک حکومت ملی و تدوین قانون اساسی جدید باشد، آغاز شود.
کمالی با اشاره به نقش جمهوری اسلامی ایران در تحولات سوریه گفت: ایران به عنوان یک کشور دوست میتواند با نفوذ خود بر گروههای مختلف سوری، زمینه را برای آغاز فرآیند سیاسی فراهم کند و تجربیات خود را در مبارزه با تروریسم به کار گیرد. همچنین ملت سوریه در شرایط پیچیدهای قرار دارند و باید بتوانند دوستان و دشمنان واقعی خود را شناسایی کنند بهویژه آنهایی را که مدعیان حقوق بشر هستند اما تنها به منافع خود میاندیشند و هیچ ابایی از تجزیه سوریه و کشتار مردم آن ندارند.