حکم مرد افغان متهم به آزار ۱۱ زن سرانجام صادر شد

متهم که مردی افغانستانی است، متهم شد ۱۱ زن را در یک پارک و حاشیه اتوبان مورد آزار و اذیت قرار داده است. اتهام تجاوز از سوی این مرد در یک فقره به اثبات رسید که دادگاه با توجه به مدارک موجود در پرونده او را به اعدام محکوم کرد.
سال ۹۹ بود که اولین گزارشها علیه مردی شیطانصفت به پلیس داده شد. دختری جوان به ماموران گفت: مردی به من نزدیک شد و پرسید ساعت چند است. میخواستم ساعت را نگاه کنم و به او بگویم که یکدفعه دستش را روی گلویم گذاشت و فشار داد. نفسم نیمبند شده بود. او مرا به داخل فضای سبز کشاند و مورد تجاوز قرار داد.
بعد از شکایت این دختر جوان بود که چند شکایت دیگر به ماموران داده شد. پلیس متوجه شد عامل این آزارها سعی میکند در گرگومیش هوا دست به تعرض بزند که فرصت شناسایی او وجود نداشته باشد. در نهایت، ماموران با شناسایی ۱۱ قربانی این مرد و همچنین بررسی دوربینهای مداربسته موفق شدند او را شناسایی کنند. متهم که خلیل نام دارد، پس از بازداشت ادعا کرد اتهام وارده به او دروغ است، اما وقتی متهم در برابر شکات قرار گرفت، آنها خلیل را شناسایی کردند.
با تکمیل تحقیقات با توجه به اینکه خلیل متهم به تجاوز به عنف شده بود، پرونده برای بررسی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. هرچند متهم در جلسات بازجویی مدعی شده بود تعرض نکرده و شاکیان دروغ میگویند، اما در جلسه دادگاه وقتی او یک بار دیگر با شکات روبهرو شد دوباره شناسایی شد.
در جلسه رسیدگی، ابتدا شکات یک به یک در برابر قضات قرار گرفتند.
شاکی اول گفت: این مرد در نقطهای خلوت به سمتم حمله کرد. گردنم را فشار داد که از حال رفتم. وقتی به هوش آمدم، در حال آزار و اذیت من بود. به او گفتم شوهر و بچه دارم و التماس کردم تا رهایم کند. او دوباره گلویم را فشار داد. همان لحظه وانمود کردم مردهام. او مرا رها کرد و گریخت.
دومین شاکی گفت: در پارک همراه همسر و فرزندم بودم که تلفن همراهم زنگ خورد. درحال صحبت با تلفن بودم و همسر و فرزندم به سمت زمین بازی رفتند. در یک لحظه این مرد مقابلم ظاهر شد و با چاقو تهدید کرد اگر سروصدا کنم مرا میکشد. او مرا روی زمین انداخت و آنقدر سرم را به زمین کوبید که بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم فهمیدم مرا آزار داده است.
سومین شاکی که آذرماه سال۱۴۰۰ به دام شیطانی افغان افتاد بود، گفت: در حال رفتن به خانه بودم که مردی با کلاه و ماسک سد راهم شد. قیافهاش را ندیدم، اما جثهاش با متهم یکی بود. او از من ساعت پرسید و بعد خواست به او شماره بدهم. از او خواستم برود که ناگهان گلویم را گرفت و به سمت فضای سبز کنار پل برد و در آنجا بدون توجه به التماسهایم آزارم داد. روسری را دور گردنم گره زد و گفت اگر سروصدا کنی تو را میکشم.
چهارمین شاکی توضیح داد: کنار بزرگراه امام علی بودم که متهم از من ساعت پرسید و بعد چاقو را روی پهلویم گذاشت و مرا به سمت شمشادها کشاند. قصد آزارم را داشت که همان موقع صدای یک عابر را شنید و از ترس فرار کرد. متهم موتورسیکلتش را آن سوی بزرگراه پارک کرده بود که سوار آن شد و گریخت.
پس از اینکه شکات آنچه را بر آنها رفته بود روایت کردند، متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من همسر و فرزند دارم و ارتباطم با همسرم بسیار خوب است. اتهاماتی را که میگویند، قبول ندارم و چنین کارهایی نکردهام.
متهم درباره اینکه اگر او این کارها را نکرده، پس تصویر او در دوبینهای مداربسته برای چیست، گفت: من این عکسها را قبول ندارم.
قاضی از متهم خواست درباره اینکه ابتدا گفته بود همسر و فرزندی در ایران ندارد، اما بعد حرفهایش را پس گرفت، توضیح دهد که متهم گفت:، چون میترسیدم آنها را به خاطر من از ایران اخراج کنند، چنین ادعایی کردم. همسرم در ایران است و اصلاً هم با او مشکلی ندارم.
در پایان، هیات قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده متهم را به جرم تجاوز به ۶ شاکی به اعدام محکوم کردند.
رأی صادره مورد اعتراض متهم قرار گرفت. او مدعی شد مدرکی وجود ندارد که او تجاوز کرده و اتهام را قبول نکرده است.
دیوان عالی کشور حکم صادره را نقض کرد. قضات دیوان عالی کشور با توجه به اظهارات دو نفر از شاکیها در دادگاه حکم اعدام را شکستند و خواستار رسیدگی دوباره به پرونده شدند. به این ترتیب، با شکسته شدن حکم اعدام، قرار شد با تکمیل تحقیقات مرد افغان بار دیگر در دادگاه از خود دفاع کند.
سپس متهم یک بار دیگر پای میز محاکمه رفت. یکی از زنان که همچنان پیگیر پرونده بود در جایگاه قرار گرفت. او گفت: پزشکی قانونی تایید کرده به من تجاوز شده و آزمایش دیانای هم ثابت کرده که فرد متجاوز همین متهم است. من درخواست اعدام دارم.
وقتی نوبت به متهم رسید، او گفت: من اتهام را قبول ندارم. نتیجه پزشکی قانونی را هم قبول ندارم. من به کسی آزاری نرساندم. من قبول دارم به صورت غیرقانونی وارد ایران شدم، اما به کسی تجاوز نکردم.
بعد از پایان جلسه دادگاه، قضات وارد شور شدند و متهم را به یک بار اعدام به خاطر تجاوز به یکی از قربانیان، ۲ سال حبس به خاطر آزار زنان دیگر و پرداخت دیه به زنانی که مورد ضرب و جرح قرار گرفته بودند، محکوم کردند.