نمونه استشهادیه عدم تمکن مالی | متن کامل و آماده ویرایش
نمونه استشهادیه عدم تمکن مالی
مواجهه با مشکلات مالی و عدم توانایی در پرداخت بدهی ها یا هزینه های دادرسی، می تواند تجربه ای سخت و نگران کننده باشد. در چنین شرایطی، قانونی به نام اعسار وجود دارد که به افراد فرصت می دهد تا وضعیت مالی دشوار خود را به اطلاع مراجع قانونی برسانند. برای اثبات این وضعیت، یکی از مهم ترین مدارک، تهیه و ارائه یک نمونه استشهادیه عدم تمکن مالی است که به عنوان گواهی نامه ای از سوی افراد مطلع، شرایط مالی متقاضی را تأیید می کند.

وقتی فردی خود را در تنگنای مالی می بیند و با احکام قضایی یا نیازهای اداری مواجه می شود که نیازمند پرداخت های نقدی هستند، احساس ناتوانی و ناامیدی به سراغش می آید. اینجاست که ابزارهای قانونی مانند استشهادیه عدم تمکن مالی، نقش حیاتی پیدا می کنند. این سند نه تنها راهی برای بیان واقعیت های مالی است، بلکه دریچه ای به سوی عدالت و فرصتی برای ساماندهی مجدد زندگی مالی محسوب می شود. در ادامه، به بررسی جامع این موضوع خواهیم پرداخت و شما را با تمام ابعاد و نکات کلیدی آن آشنا خواهیم کرد.
استشهادیه عدم تمکن مالی چیست؟ (تعریف و جایگاه حقوقی)
در پیچ و خم های نظام حقوقی، گاهی اوقات کلماتی به گوش می رسند که ممکن است برای عموم مردم ناآشنا باشند، اما کاربردهای بسیار حیاتی دارند. «استشهادیه عدم تمکن مالی» یکی از همین واژه هاست که برای بسیاری از افرادی که در تنگناهای اقتصادی قرار می گیرند، می تواند راهگشا باشد.
تعریف لغوی و حقوقی استشهادیه
وقتی به ریشه کلمه «استشهادیه» نگاهی می اندازیم، متوجه می شویم که این واژه از «شهادت» می آید و به معنای «درخواست شهادت» یا «سند شهادت خواهی» است. در واقع، استشهادیه سندی کتبی است که در آن، جمعی از افراد مطلع (که در اصطلاح حقوقی به آن ها شهود یا گواهان می گویند) به وقوع یک حقیقت یا وضعیت خاص، گواهی می دهند و آن را تأیید می کنند. در مورد نمونه استشهادیه عدم تمکن مالی، این سند بیانگر این واقعیت است که یک فرد، به دلیل شرایط اقتصادی دشوار، توانایی پرداخت کامل و یکجای بدهی یا هزینه های معین را ندارد. این شهادت ها کمک می کنند تا قاضی یا نهاد مربوطه، تصویری روشن تر از وضعیت مالی متقاضی پیدا کند و تصمیم گیری عادلانه تری انجام دهد. این سند، بار سنگین اثبات را از دوش فرد برمی دارد و او را در مسیر احقاق حق یاری می کند.
تفاوت استشهادیه با شهادت شهود در دادگاه
ممکن است این سؤال پیش بیاید که تفاوت «استشهادیه» با «شهادت شهود» که در دادگاه ها رایج است، چیست؟ هر دو به نوعی به گواهی افراد ثالث اشاره دارند، اما تفاوت های کلیدی و مهمی میان آن ها وجود دارد که بر جایگاه حقوقی و نحوه استفاده شان تأثیر می گذارد.
شهادت شهود در دادگاه به معنای حضور فیزیکی شاهدان در برابر قاضی است. در این حالت، شاهدان پس از ادای سوگند شرعی یا قانونی، اظهارات خود را به صورت شفاهی بیان می کنند و قاضی به صورت مستقیم به سخنان آن ها گوش می دهد و در صورت لزوم، سؤالاتی را مطرح می کند. این فرایند، مستقیماً زیر نظر مقام قضایی انجام می شود و وزن اثباتی بالاتری دارد.
اما استشهادیه، سندی کتبی است. در اینجا، شهود نیازی به حضور اولیه در دادگاه ندارند. آن ها گواهی خود را به صورت مکتوب تنظیم کرده، امضا و اثر انگشت می زنند و سپس این سند به دادگاه یا مرجع ذی صلاح ارائه می شود. استشهادیه به تنهایی دلیل قطعی برای اثبات یک ادعا نیست، بلکه به عنوان یک «اماره قضایی» به قاضی در تشکیل علم و یقین کمک می کند. قاضی می تواند با توجه به محتویات استشهادیه و سایر دلایل، تحقیقات بیشتری انجام دهد و حتی در صورت لزوم، شهود را برای ادای توضیحات بیشتر به دادگاه احضار کند. این تفاوت در نحوه ارائه و جایگاه اثباتی، نشان دهنده اهمیت تنظیم صحیح و دقیق هر دو نوع گواهی است، اما در شرایطی که حضور شهود دشوار است یا نیاز به یک سند اولیه برای شروع فرایند وجود دارد، استشهادیه نقش پررنگی ایفا می کند.
اهمیت استشهادیه عدم تمکن مالی
فردی را تصور کنید که درگیر یک پرونده حقوقی است و به پرداخت مبلغ زیادی محکوم شده، یا برای آغاز یک دعوا، قادر به پرداخت هزینه های سنگین دادرسی نیست. در چنین وضعیتی، بار روانی و مالی عظیمی بر دوش او سنگینی می کند. اینجا، اهمیت استشهادیه عدم تمکن مالی به وضوح آشکار می شود.
این سند، نه فقط یک کاغذ، بلکه تجلی امید و فرصتی برای احقاق حق است. استشهادیه عدم تمکن مالی، به عنوان یک ابزار حیاتی، به فرد کمک می کند تا وضعیت دشوار خود را به مراجع قضایی یا اداری اثبات کند. این سند به قاضی نشان می دهد که متقاضی، به واقع در پرداخت بدهی ها یا هزینه های دادرسی ناتوان است و سندی معتبر از سوی افراد آگاه و معتمد ارائه شده است. پذیرش این استشهادیه، می تواند مسیر زندگی فرد را تغییر دهد؛ از تقسیط بدهی ها و مهریه گرفته تا معافیت از پرداخت هزینه های سنگین دادرسی. این سند نه تنها از تضییع حقوق فرد جلوگیری می کند، بلکه به او این فرصت را می دهد که در شرایط سخت اقتصادی، از حمایت های قانونی بهره مند شود و دوباره روی پای خود بایستد. تهیه و تنظیم صحیح این سند، گامی مهم در جهت اعاده آرامش و عدالت برای افرادی است که در مسیر ناهموار زندگی، دچار مشکلات مالی شده اند.
استشهادیه عدم تمکن مالی، برای بسیاری از افراد که در تنگنای اقتصادی قرار می گیرند، نه تنها یک سند حقوقی، بلکه بارقه ای از امید و راهی برای ادامه زندگی شرافتمندانه است.
موارد کاربرد استشهادیه عدم تمکن مالی (سناریوهای مختلف)
استشهادیه عدم تمکن مالی، سندی نیست که تنها در یک موقعیت خاص کاربرد داشته باشد. بلکه در سناریوهای مختلف حقوقی و اداری، می تواند به کمک افرادی بیاید که با محدودیت های مالی دست و پنجه نرم می کنند. درک این کاربردها می تواند به افراد کمک کند تا در زمان مقتضی، از این ابزار قانونی به درستی استفاده کنند.
اعسار از پرداخت محکوم به
تصور کنید فردی به پرداخت مبلغ قابل توجهی بدهی یا خسارت محکوم شده است، اما دارایی کافی یا درآمد ثابتی برای پرداخت یکجای آن ندارد. این وضعیت می تواند اضطراب آور و پر از نگرانی باشد. اینجا مفهوم «اعسار از پرداخت محکوم به» مطرح می شود. اعسار در لغت به معنای تنگدستی و نداشتن است، و در اصطلاح حقوقی، به معنای ناتوانی فرد در پرداخت بدهی ها و دیون خود است. قانون گذار با درک این شرایط، راهکاری را فراهم کرده تا فرد بتواند از طریق درخواست اعسار، تقاضای تقسیط بدهی خود را بنماید یا مهلت مناسبی برای پرداخت دریافت کند.
در این دعوا، نمونه استشهادیه عدم تمکن مالی نقش کلیدی و حیاتی ایفا می کند. ماده ۲۳ قانون اعسار به صراحت بیان می دارد که مدعی اعسار باید لیستی از دارایی های خود و همچنین استشهادیه ای از شهود که از وضعیت مالی او مطلع هستند، به دادگاه ارائه دهد. این استشهادیه باید توسط حداقل چهار نفر از افراد مطلع، که معمولاً همسایگان، دوستان یا همکاران فرد هستند و از شرایط معیشتی او آگاهی کامل دارند، امضا و تأیید شود. این شهادت ها به قاضی کمک می کند تا از صحت ادعای اعسار اطمینان حاصل کند و با تقسیط بدهی، فشار مالی را از دوش فرد بردارد و فرصتی برای بازپرداخت تدریجی فراهم آورد. این خود تسکینی بزرگ برای کسی است که در گرداب بدهی ها گرفتار شده است.
اعسار از پرداخت هزینه دادرسی
گاهی اوقات، فردی قصد دارد دعوایی را در دادگاه مطرح کند تا حق از دست رفته خود را بازیابد، اما هزینه های دادرسی به قدری بالاست که توان پرداخت آن را ندارد. این وضعیت می تواند مانعی جدی بر سر راه عدالت خواهی باشد. در چنین شرایطی، قانون گذار راهکاری را تحت عنوان «اعسار از پرداخت هزینه دادرسی» پیش بینی کرده است.
اعسار از پرداخت هزینه دادرسی به این معناست که فردی که از نظر مالی ضعیف است، می تواند از پرداخت هزینه های اولیه دادگاه (مانند تمبر دادرسی، کارشناسی و…) به صورت موقت یا دائم معاف شود تا بتواند به حق خود دست یابد. در این مورد نیز، نمونه استشهادیه عدم تمکن مالی اهمیتی فراوان پیدا می کند. این استشهادیه به دادگاه نشان می دهد که فرد متقاضی، واقعاً قادر به پرداخت این هزینه ها نیست و بدون این حمایت، از دسترسی به سیستم قضایی محروم خواهد ماند. شهود در این استشهادیه گواهی می دهند که فرد هیچ گونه دارایی قابل توجهی ندارد، شغل ثابت با درآمد کافی ندارد یا به هر دلیل دیگری، در وضعیت معیشتی دشواری به سر می برد. این مدرک به قاضی کمک می کند تا با پذیرش دعوای اعسار از هزینه دادرسی، امکان پیگیری پرونده را برای فرد فراهم کند و اطمینان حاصل کند که فقر، مانع رسیدن کسی به عدالت نخواهد شد.
تقسیط مهریه
در زندگی مشترک، گاهی اوقات شرایط به گونه ای پیش می رود که زوجین تصمیم به جدایی می گیرند. در این میان، مسئله مهریه یکی از مهم ترین چالش ها برای زوج (آقا) است. بسیاری از آقایان، توانایی پرداخت یکجای مبلغ مهریه را ندارند و در این صورت، درخواست «تقسیط مهریه» می کنند. اما صرف ادعای ناتوانی کافی نیست؛ باید این ناتوانی اثبات شود.
در اینجا، نمونه استشهادیه عدم تمکن مالی دوباره به میدان می آید و نقش حیاتی ایفا می کند. این استشهادیه سندی است که به دادگاه کمک می کند تا از وضعیت مالی واقعی زوج مطلع شود. شهود در این استشهادیه گواهی می دهند که زوج از نظر شغلی و درآمدی در چه وضعیتی قرار دارد، آیا اموال قابل توقیفی به جز مستثنیات دین دارد یا خیر، و اینکه آیا توانایی پرداخت یکجای مهریه را داراست یا خیر. این شهادت ها، به عنوان یک اماره قوی، به قاضی کمک می کند تا با اطمینان بیشتری حکم به تقسیط مهریه بدهد و از فشار مالی شدید بر زوج جلوگیری کند. هدف، نه تضییع حق زوجه، بلکه ایجاد یک راهکار عملی و ممکن برای پرداخت مهریه است که هم عدالت را برقرار کند و هم شرایط اقتصادی زوج را در نظر بگیرد. این فرایند، گامی مهم برای حل مسالمت آمیز اختلافات و کمک به زوج برای شروعی دوباره است.
موارد غیرقضایی و اداری
کاربرد استشهادیه عدم تمکن مالی تنها محدود به دادگاه ها و مسائل قضایی نیست. در بسیاری از جنبه های روزمره زندگی و برای ارتباط با نهادهای اداری، افراد ممکن است به اثبات وضعیت مالی ضعیف خود نیاز داشته باشند. اینجاست که نمونه استشهادیه عدم تمکن مالی در یک قالب عمومی تر و انعطاف پذیرتر، به کمک می آید.
برای مثال، دانشجویانی که در دانشگاه ها تحصیل می کنند و با شهریه های بالا روبرو هستند، می توانند با ارائه این استشهادیه، درخواست کاهش شهریه یا دریافت کمک هزینه های تحصیلی را داشته باشند. خانواده هایی که برای فرزندانشان نیاز به تخفیف در مدارس غیرانتفاعی دارند یا قصد دریافت بورسیه و کمک از موسسات خیریه را دارند، می توانند با این سند، وضعیت مالی خود را روشن سازند. همچنین، در مواردی مانند درخواست تسهیلات از نهادهای حمایتی، یا حتی در برخی شرایط خاص برای اخذ وام های کوچک و تسهیلات بانکی، ارائه این استشهادیه می تواند ضروری باشد. در این موارد، نیازی به جزئیات حقوقی پیچیده نیست، اما تأیید چند نفر از مطلعین محلی یا آشنایان، مبنی بر وضعیت مالی دشوار فرد، برای نهادهای اداری کفایت می کند. این کاربردهای متنوع نشان می دهد که استشهادیه عدم تمکن مالی، ابزاری انعطاف پذیر و کارآمد برای اثبات تنگدستی در طیف وسیعی از موقعیت هاست که می تواند در زندگی روزمره افراد، تفاوت های بزرگی ایجاد کند.
ارکان اصلی و نحوه تنظیم استشهادیه عدم تمکن مالی (گام به گام)
تنظیم یک استشهادیه عدم تمکن مالی، فراتر از پر کردن چند فیلد خالی است. این کار نیازمند دقت، توجه به جزئیات و آگاهی از ارکان اصلی آن است تا سندی معتبر و قابل استناد ارائه شود. تهیه این سند می تواند برای فردی که در شرایط دشوار مالی قرار گرفته، کمی پیچیده به نظر برسد، اما با دنبال کردن گام ها و نکات زیر، این فرآیند بسیار آسان تر خواهد شد.
اطلاعات هویتی خواهان (مدعی عدم تمکن مالی)
اولین و اساسی ترین بخش هر استشهادیه، معرفی کامل و دقیق شخصی است که ادعای عدم تمکن مالی را دارد؛ یعنی «خواهان» یا «مدعی اعسار». این بخش باید به گونه ای جامع تکمیل شود که هیچ گونه ابهام یا شک و شبهه ای در هویت فرد باقی نماند. اطلاعاتی نظیر نام و نام خانوادگی کامل، نام پدر، شماره ملی (که امروزه مهمترین شناسه هویتی است)، شماره شناسنامه و تاریخ تولد، از موارد ضروری است. علاوه بر این، ذکر شغل کنونی فرد و آدرس دقیق محل سکونت (شامل شهر، خیابان، کوچه، پلاک و کد پستی) برای احراز هویت و امکان ارتباط با او در آینده، الزامی است. این اطلاعات، پایه و اساس استشهادیه را تشکیل می دهند و دقت در درج آن ها، اعتبار سند را افزایش می دهد. فراموش نکنید که هر گونه اشتباه یا نقص در این بخش، می تواند به رد شدن استشهادیه منجر شود.
شرح دقیق وضعیت مالی و میزان بدهی (موضوع استشهادیه)
پس از معرفی خواهان، نوبت به قلب استشهادیه می رسد: شرح واضح و دقیق وضعیت مالی او. این بخش باید به گونه ای صادقانه و واقع بینانه تنظیم شود که تصویر کاملی از تنگنای مالی فرد را به نمایش بگذارد. اگر موضوع، محکوم به یا بدهی خاصی است، ذکر مبلغ دقیق آن ضروری است.
شرح وضعیت شغلی و میزان درآمد، از مهم ترین قسمت هاست. آیا فرد شاغل است؟ درآمد ثابت دارد یا فصلی؟ آیا درآمدش کفاف هزینه های زندگی را نمی دهد؟ تعداد افراد تحت تکفل و هزینه های ضروری زندگی (مانند اجاره، خوراک، درمان و آموزش) نیز باید به تفصیل بیان شود تا میزان فشار مالی بر فرد مشخص گردد. مهم است که در این قسمت به صراحت ذکر شود که فرد فاقد اموال قابل توقیف (به جز مستثنیات دین) است و هیچ دارایی مادی قابل فروش برای پرداخت بدهی های خود ندارد. توضیحات این بخش باید به گونه ای باشد که شهود نیز بتوانند بر اساس آن، آگاهی و گواهی خود را بیان کنند. صداقت در این بخش، کلید اقناع قاضی و مرجع مربوطه است.
اطلاعات و مشخصات شهود (گواهان)
شهود، چشم های استشهادیه هستند و گواهی آن ها، به این سند اعتبار می بخشد. بنابراین، دقت در انتخاب و درج مشخصات آن ها بسیار حیاتی است.
- تعداد شهود: برای دعوای اعسار از پرداخت محکوم به و هزینه دادرسی، معمولاً حداقل چهار نفر شاهد نیاز است که به صورت کتبی شهادت دهند. در برخی موارد اداری، ممکن است دو نفر نیز کفایت کند، اما برای مسائل حقوقی، عدد چهار نفر معمولاً استاندارد است.
- شرایط شهود: شهود باید دارای شرایط خاصی باشند تا شهادتشان مورد پذیرش قرار گیرد. این شرایط شامل عاقل، بالغ، مسلمان (در صورت امکان)، و عادل بودن (یعنی شهرت به صداقت داشته باشند و سابقه کیفری مؤثری نداشته باشند) است. همچنین، شهود نباید در موضوع استشهادیه ذی نفع باشند یا دشمنی خاصی با طرف مقابل داشته باشند. آشنایی کامل شهود با وضعیت مالی و معیشتی خواهان از اهمیت بالایی برخوردار است.
- نحوه و مدت آشنایی: هر شاهد باید به وضوح بیان کند که چگونه با خواهان آشنایی دارد (مثلاً همسایه، همکار، فامیل، دوست) و مدت زمان این آشنایی چقدر بوده است. این اطلاعات به قاضی کمک می کند تا میزان آگاهی شهود را ارزیابی کند.
- تعهد به راستگویی: در متن شهادت نامه، شهود باید اعلام کنند که با التزام به راستگویی و در نظر گرفتن خداوند متعال، گواهی می دهند و در صورت لزوم، حاضر به حضور در دادگاه و ادای توضیحات بیشتر هستند.
مشخصات هر شاهد باید شامل نام و نام خانوادگی، نام پدر، شماره ملی، شغل، و آدرس دقیق باشد.
امضا و اثر انگشت
پس از تکمیل تمامی اطلاعات، نوبت به تأیید نهایی استشهادیه می رسد. این بخش شامل امضا و اثر انگشت است و نشان دهنده قبول و تأیید محتوای سند توسط خواهان و تمامی شهود است.
خواهان (مدعی عدم تمکن مالی) باید در پایان بخش مربوط به خود، استشهادیه را امضا و اثر انگشت بزند. سپس، هر یک از شهود نیز پس از تکمیل مشخصات و گواهی نامه خود، باید سند را امضا و اثر انگشت کنند. در برخی موارد، برای اطمینان بیشتر، ممکن است تأیید امضا توسط دفاتر اسناد رسمی یا نیروی انتظامی نیز لازم باشد. این امضاها و اثر انگشت ها، به سند رسمیت بخشیده و مسئولیت حقوقی اظهارات را متوجه امضاکنندگان می کند. بنابراین، بسیار مهم است که همه امضاکنندگان قبل از تأیید، از محتوای استشهادیه کاملاً مطلع باشند و آن را با دقت مطالعه کنند.
تأیید شورای محله/دفترخانه (در برخی موارد)
گاهی اوقات، برای افزایش اعتبار و رسمیت نمونه استشهادیه عدم تمکن مالی، مراجع قضایی یا اداری ممکن است درخواست کنند که استشهادیه توسط نهادهای محلی یا رسمی تأیید شود. این تأیید، به نوعی مهر تأییدی بر صحت اظهارات و گواهی شهود است و می تواند به روند پذیرش استشهادیه سرعت ببخشد.
در مناطق روستایی یا محله های شهری که شورای محله فعال است، ممکن است نیاز باشد که اعضای شورای اسلامی محل یا معتمدین محلی، پس از بررسی و اطمینان از صحت ادعای عدم تمکن مالی و نیز صحت هویت شهود، استشهادیه را مهر و امضا کنند. این کار به نوعی تأیید می کند که شهود، واقعاً از وضعیت فرد مطلع هستند و اظهاراتشان معتبر است. در مواردی دیگر، ممکن است نیاز به تأیید امضا توسط دفاتر اسناد رسمی باشد. هرچند که تأیید رسمی همیشه الزامی نیست، اما در برخی دادگاه ها یا برای برخی نهادهای خاص، این کار می تواند اعتبار استشهادیه را به شدت افزایش دهد و مسیر پرونده را هموارتر کند. پیش از ارائه استشهادیه، بهتر است از مرجع مربوطه در خصوص لزوم یا عدم لزوم این تأییدات رسمی کسب اطلاع شود.
نمونه های کاربردی استشهادیه عدم تمکن مالی (همراه با توضیحات جامع)
حال که با ارکان و نحوه تنظیم استشهادیه عدم تمکن مالی آشنا شدیم، زمان آن رسیده که نمونه های عملی آن را در سناریوهای مختلف مشاهده کنیم. این نمونه ها به شما کمک می کنند تا درک بهتری از ساختار و محتوای لازم برای هر نوع استشهادیه پیدا کنید و با آسودگی خاطر، سند مورد نیاز خود را تنظیم نمایید.
نمونه استشهادیه اعسار از پرداخت محکوم به (با جزئیات هر بخش)
وقتی فردی به پرداخت مبلغی محکوم می شود و توان پرداخت آن را ندارد، این نمونه استشهادیه عدم تمکن مالی می تواند یاری رسان او باشد. این نمونه برای تقاضای تقسیط یا مهلت برای پرداخت بدهی استفاده می شود.
بسمه تعالی
استشهادیه اعسار از پرداخت محکوم به
بدین وسیله از تمامی اهالی محترم و معتمدین با علم و اطلاع کامل نسبت به موضوع، گواهی و تأیید می نماییم که اینجانب: [نام و نام خانوادگی خواهان] فرزند [نام پدر خواهان] به شماره ملی [شماره ملی خواهان] و شماره شناسنامه [شماره شناسنامه خواهان] صادره از [محل صدور شناسنامه]، دارای شغل [شغل خواهان]، و به نشانی: [آدرس دقیق محل سکونت خواهان]، که وسیله امرار معاش اصلی او [ذکر نوع درآمد، مثلاً حقوق کارگری، درآمد کشاورزی، شغل آزاد و…] می باشد، به دلیل عدم تمکن مالی کافی و نداشتن دارایی های قابل توقیف (غیر از مستثنیات دین)، قادر به پرداخت یکجای محکوم به به مبلغ [مبلغ محکوم به به ریال یا تومان و حروف] ریال/تومان، در پرونده به شماره [شماره پرونده در دادگاه] به طرفیت [نام و نام خانوادگی محکوم له] نمی باشم و تقاضای تقسیط یا مهلت برای پرداخت را دارم.
لذا از شما گواهان محترم استدعا دارد مراتب فوق را با تکمیل فرم ذیل گواهی و امضا فرمایید.
امضاء و اثر انگشت خواهان اعسار:
[نام و نام خانوادگی خواهان]
[تاریخ تنظیم استشهادیه]
بخش شهود:
گواه اول:
اینجانب [نام و نام خانوادگی گواه اول] فرزند [نام پدر گواه اول] به شماره ملی [شماره ملی گواه اول] و شماره شناسنامه [شماره شناسنامه گواه اول] صادره از [محل صدور شناسنامه]، به نشانی: [آدرس دقیق محل سکونت گواه اول]، که از طریق [نحوه آشنایی با خواهان، مثلاً همسایه، همکار، فامیل، دوست] و با توجه به اینکه به مدت [تعداد] ماه/سال با مدیون (خواهان اعسار) معاشرت داشته ام، از وضعیت معیشت، نحوه قانونی امرار معاش و میزان درآمد وی که تقریباً مبلغ [ذکر میانگین درآمد تقریبی خواهان به ریال یا تومان] ریال/تومان در ماه است، اطلاع کافی دارم. همچنین گواهی می دهم که خواهان اعسار، افزون بر مستثنیات دین، هیچ مال قابل توقیف و دسترسی ندارد که بتواند به وسیله آن دین خود را بپردازد. با التزام به راستگویی و در نظر گرفتن خداوند متعال، مراتب فوق را گواهی می نمایم.
امضاء و اثر انگشت گواه اول:
[تاریخ]
گواه دوم:
اینجانب [نام و نام خانوادگی گواه دوم] فرزند [نام پدر گواه دوم] به شماره ملی [شماره ملی گواه دوم] و شماره شناسنامه [شماره شناسنامه گواه دوم] صادره از [محل صدور شناسنامه]، به نشانی: [آدرس دقیق محل سکونت گواه دوم]، که از طریق [نحوه آشنایی با خواهان، مثلاً همسایه، همکار، فامیل، دوست] و با توجه به اینکه به مدت [تعداد] ماه/سال با مدیون (خواهان اعسار) معاشرت داشته ام، از وضعیت معیشت، نحوه قانونی امرار معاش و میزان درآمد وی که تقریباً مبلغ [ذکر میانگین درآمد تقریبی خواهان به ریال یا تومان] ریال/تومان در ماه است، اطلاع کافی دارم. همچنین گواهی می دهم که خواهان اعسار، افزون بر مستثنیات دین، هیچ مال قابل توقیف و دسترسی ندارد که بتواند به وسیله آن دین خود را بپردازد. با التزام به راستگویی و در نظر گرفتن خداوند متعال، مراتب فوق را گواهی می نمایم.
امضاء و اثر انگشت گواه دوم:
[تاریخ]
(و به همین ترتیب برای گواه سوم و چهارم تکرار شود.)
نمونه استشهادیه اعسار از پرداخت هزینه دادرسی
برای فردی که قصد طرح دعوا دارد اما توانایی پرداخت هزینه های اولیه دادگاه را ندارد، این نمونه استشهادیه عدم تمکن مالی می تواند راهگشا باشد.
بسمه تعالی
استشهادیه اعسار از پرداخت هزینه دادرسی
بدین وسیله از تمامی اهالی محترم و معتمدین که از وضعیت معیشت اینجانب اطلاع کافی دارند، گواهی و تأیید می نماییم که اینجانب: [نام و نام خانوادگی خواهان] فرزند [نام پدر خواهان] به شماره ملی [شماره ملی خواهان] و شماره شناسنامه [شماره شناسنامه خواهان] صادره از [محل صدور شناسنامه]، دارای شغل [شغل خواهان] و به نشانی: [آدرس دقیق محل سکونت خواهان]، به دلیل عدم تمکن مالی و نداشتن درآمد ثابت و کافی (ماهیانه تقریباً مبلغ [ذکر میانگین درآمد تقریبی خواهان به ریال یا تومان] ریال/تومان) و همچنین نداشتن دارایی های قابل توقیف (غیر از مستثنیات دین)، توانایی پرداخت هزینه های دادرسی مربوط به پرونده ای که قصد طرح آن را به شماره [شماره پرونده در صورت وجود] به طرفیت [نام و نام خانوادگی خوانده] دارم، نمی باشم و تقاضای معافیت از پرداخت هزینه دادرسی را دارم.
لذا از شما گواهان محترم استدعا دارد مراتب فوق را با تکمیل فرم ذیل گواهی و امضا فرمایید.
امضاء و اثر انگشت خواهان اعسار:
[نام و نام خانوادگی خواهان]
[تاریخ تنظیم استشهادیه]
بخش شهود:
(مشخصات و متن گواهی شهود، مشابه نمونه استشهادیه اعسار از محکوم به تکرار شود، با تأکید بر عدم توانایی پرداخت هزینه دادرسی.)
نمونه استشهادیه برای تقسیط مهریه
برای زوجی که در آستانه جدایی قرار گرفته و توان پرداخت مهریه را ندارد، این نمونه استشهادیه عدم تمکن مالی می تواند فرجی باشد.
بسمه تعالی
استشهادیه تقاضای اعسار از پرداخت/تقسیط مهریه
بدین وسیله از تمامی اهالی محترم و معتمدین که از وضعیت معیشت اینجانب اطلاع کامل دارند، گواهی و تأیید می نماییم که اینجانب: [نام و نام خانوادگی زوج] فرزند [نام پدر زوج] به شماره ملی [شماره ملی زوج] و شماره شناسنامه [شماره شناسنامه زوج] صادره از [محل صدور شناسنامه]، دارای شغل [شغل زوج]، و به نشانی: [آدرس دقیق محل سکونت زوج]، که وسیله امرار معاش او [ذکر نوع درآمد] می باشد، با توجه به درآمد محدود (ماهیانه تقریباً مبلغ [ذکر میانگین درآمد تقریبی زوج به ریال یا تومان] ریال/تومان)، نداشتن دارایی های قابل توقیف (غیر از مستثنیات دین) و افراد تحت تکفل [تعداد افراد تحت تکفل]، توانایی پرداخت یکجای مهریه خانم [نام و نام خانوادگی زوجه] به مبلغ [مبلغ مهریه به ریال/تومان و حروف] ریال/تومان را ندارم و تقاضای تقسیط مهریه را از مراجع محترم قضایی دارم.
لذا از شما گواهان محترم استدعا دارد مراتب فوق را با تکمیل فرم ذیل گواهی و امضا فرمایید.
امضاء و اثر انگشت زوج:
[نام و نام خانوادگی زوج]
[تاریخ تنظیم استشهادیه]
بخش شهود:
(مشخصات و متن گواهی شهود، مشابه نمونه های قبلی تکرار شود، با تأکید بر عدم توانایی زوج در پرداخت مهریه.)
نمونه استشهادیه عدم تمکن مالی (کاربرد عمومی/غیرقضایی)
گاهی اوقات، برای درخواست های اداری یا کمک هزینه های مختلف، نیاز به اثبات عدم تمکن مالی است که جزئیات حقوقی کمتری دارد. این نمونه استشهادیه عدم تمکن مالی کاربرد عمومی تری دارد.
بسمه تعالی
استشهادیه عدم تمکن مالی جهت امور اداری/تحصیلی/حمایتی
اینجانبان امضاکنندگان ذیل، با علم و اطلاع کامل از وضعیت زندگی و معیشت خانم/آقا: [نام و نام خانوادگی متقاضی] فرزند [نام پدر متقاضی] به شماره ملی [شماره ملی متقاضی]، ساکن به نشانی: [آدرس دقیق محل سکونت متقاضی]، گواهی و تأیید می نماییم که ایشان به دلیل [ذکر علت کلی عدم تمکن مالی، مثلاً بیکاری، بیماری، درآمد ناکافی، سرپرستی خانواده با درآمد کم]، در حال حاضر از وضعیت مالی ضعیف و عدم تمکن کافی برخوردار است و نیاز به حمایت/کمک/تخفیف در [ذکر مورد درخواست، مثلاً پرداخت شهریه، دریافت کمک هزینه، تسهیلات حمایتی] دارد.
این گواهی جهت ارائه به [نام نهاد یا سازمان مربوطه، مثلاً دانشگاه، کمیته امداد، موسسه خیریه] تنظیم گردیده است.
امضاء و اثر انگشت متقاضی:
[نام و نام خانوادگی متقاضی]
[تاریخ تنظیم استشهادیه]
بخش شهود:
گواه اول:
اینجانب [نام و نام خانوادگی گواه اول] فرزند [نام پدر گواه اول] به شماره ملی [شماره ملی گواه اول]، به نشانی: [آدرس دقیق محل سکونت گواه اول]، که از طریق [نحوه آشنایی با متقاضی] با خانم/آقا [نام متقاضی] آشنا هستم و از وضعیت معیشتی ایشان اطلاع کامل دارم، مراتب فوق را گواهی می نمایم.
امضاء و اثر انگشت گواه اول:
[تاریخ]
(و به همین ترتیب برای گواه دوم و…)
نکات حقوقی و اداری کلیدی (برای افزایش دقت و جلوگیری از مشکلات)
تنظیم و ارائه نمونه استشهادیه عدم تمکن مالی، هرچند به نظر ساده می آید، اما ظرافت ها و نکات حقوقی خاص خود را دارد که عدم رعایت آن ها می تواند عواقب ناخواسته ای در پی داشته باشد. آگاهی از این نکات، به افراد کمک می کند تا با دقت و آگاهی بیشتری عمل کرده و از بروز مشکلات احتمالی جلوگیری کنند.
قدرت اثباتی استشهادیه
برای فردی که در تلاش است وضعیت مالی دشوار خود را به اثبات برساند، درک جایگاه حقوقی استشهادیه بسیار مهم است. استشهادیه، سندی نیست که به تنهایی دلیل قطعی و نهایی محسوب شود. در واقع، در نظام حقوقی ایران، استشهادیه به عنوان یک «اماره قضایی» تلقی می شود، نه یک «دلیل اثباتی» مطلق.
اماره قضایی به این معناست که استشهادیه به قاضی در تشکیل «علم و یقین» کمک می کند. یعنی قاضی با دیدن این سند، به همراه سایر مدارک و شواهد (مانند استعلام از بانک ها، اداره ثبت، تحقیق از محل و…) به این نتیجه می رسد که ادعای عدم تمکن مالی حقیقت دارد. به عبارت دیگر، استشهادیه یک نشانه و راهنما برای قاضی است تا او را در مسیر کشف حقیقت یاری کند، اما خود به تنهایی گره گشا نیست. قاضی می تواند بر اساس استشهادیه، تحقیقات بیشتری را آغاز کند، شهود را برای ادای توضیحات بیشتر احضار نماید، یا حتی از مراجع ذی صلاح در مورد وضعیت مالی متقاضی استعلام بگیرد. بنابراین، اهمیت استشهادیه در آن است که شروع کننده یک فرآیند تحقیق و اقناع قاضی است، نه پایان آن. دقت در تنظیم و ارائه صادقانه آن، گامی اساسی در جهت افزایش قدرت اثباتی آن به شمار می رود.
مجازات شهادت دروغ
در پیگیری حقوقی و تلاش برای اثبات عدم تمکن مالی، صداقت حرف اول و آخر را می زند. متاسفانه، گاهی اوقات افراد برای رسیدن به اهداف خود، به شهادت دروغ متوسل می شوند که این عمل، عواقب حقوقی جدی و سنگینی را برای شهود و حتی فرد مدعی به همراه دارد.
قانون مجازات اسلامی، شهادت دروغ را جرم تلقی کرده و برای آن مجازات تعیین نموده است. شهود باید بدانند که با امضای استشهادیه، مسئولیت حقوقی اظهارات خود را به عهده می گیرند. اگر ثابت شود که شهادتی که در استشهادیه یا در دادگاه ارائه شده، کذب بوده است، شهود با مجازات حبس و جزای نقدی مواجه خواهند شد (بر اساس ماده ۶۵۰ قانون مجازات اسلامی، بخش تعزیرات، مجازات حبس از شش ماه تا سه سال). علاوه بر این، در صورت ضرر و زیان وارده به طرف مقابل به دلیل شهادت دروغ، شهود مسئول جبران خسارت نیز خواهند بود. برای خودِ مدعی که با علم و آگاهی، استشهادیه با شهادت کذب را ارائه کرده است نیز، عواقب قضایی از جمله رد شدن درخواست اعسار و حتی پیگرد کیفری به اتهام تبانی و کلاهبرداری متصور است. بنابراین، لازم است همواره بر صداقت در بیان واقعیت ها تأکید شود، چرا که بازی با قانون و عدالت، در نهایت به ضرر خود فرد تمام خواهد شد.
پیوست مدارک و مستندات
همانطور که قبلاً اشاره شد، استشهادیه به تنهایی یک دلیل قطعی نیست و به عنوان اماره قضایی عمل می کند. برای تقویت این اماره و اقناع بیشتر قاضی، بسیار حیاتی است که نمونه استشهادیه عدم تمکن مالی با مدارک و مستندات مالی مرتبط همراه شود.
ارائه فیش حقوقی (در صورت وجود و ناچیز بودن)، لیست اموال و دارایی ها (که نشان دهنده عدم وجود دارایی قابل توقیف باشد)، استعلام از حساب های بانکی (برای اثبات گردش مالی پایین یا خالی بودن حساب ها)، و مدارک درمانی (در صورتی که فرد به دلیل بیماری هزینه های سنگینی دارد یا قادر به کار نیست) از جمله این مستندات هستند. ارائه هر مدرکی که بتواند وضعیت مالی دشوار فرد را تأیید کند، می تواند به قاضی در تصمیم گیری صحیح کمک شایانی کند. این مدارک، گواه شهود را تقویت کرده و شواهد عینی و ملموسی از شرایط مالی فرد ارائه می دهند. جمع آوری و ارائه کامل و دقیق این مستندات، نه تنها به سرعت بخشیدن به روند رسیدگی کمک می کند، بلکه به پرونده شما اعتبار بیشتری می بخشد و شانس موفقیت در دعوای اعسار را افزایش می دهد.
مشورت با وکیل متخصص
درست است که تنظیم یک نمونه استشهادیه عدم تمکن مالی با راهنمایی های این مقاله تا حد زیادی امکان پذیر است، اما هر پرونده حقوقی، پیچیدگی ها و ظرایف خاص خود را دارد. اشخاصی که با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کنند، اغلب تحت فشار روانی بالایی قرار دارند و ممکن است نتوانند بهترین تصمیمات را اتخاذ کنند یا تمام جوانب حقوقی پرونده خود را در نظر بگیرند.
دریافت مشاوره از یک وکیل متخصص و باتجربه در امور اعسار و خانواده، می تواند تفاوت بزرگی در نتیجه پرونده ایجاد کند. وکیل متخصص، نه تنها در تنظیم دقیق و استاندارد استشهادیه شما را یاری می دهد، بلکه می تواند با بررسی ابعاد مختلف پرونده، بهترین استراتژی حقوقی را به شما پیشنهاد کند. او می تواند شما را در جمع آوری مدارک لازم، نحوه تعامل با دادگاه، و حتی در صورت لزوم، در دفاع از شما در برابر شهود یا طرف مقابل راهنمایی کند. حضور وکیل، اطمینان خاطر بیشتری را برای فرد به ارمغان می آورد و از بروز خطاهای احتمالی جلوگیری می کند. به یاد داشته باشید که در مسائل حقوقی، پیشگیری بهتر از درمان است و یک مشاوره به موقع می تواند از هزینه های سنگین تر و پشیمانی های آتی جلوگیری کند.
مراحل پس از ارائه استشهادیه
تصور اینکه با ارائه نمونه استشهادیه عدم تمکن مالی کار تمام می شود، اشتباه است. این سند، گام اول در یک فرآیند حقوقی است و پس از ارائه آن، مراحل دیگری نیز طی خواهد شد که فرد باید از آن ها آگاه باشد.
پس از ارائه استشهادیه و دادخواست اعسار، قاضی به سادگی به آن بسنده نمی کند و معمولاً تحقیقاتی را آغاز می کند. این تحقیقات می تواند شامل تحقیق از شهود (احضار شهود به دادگاه برای ادای شهادت شفاهی و پرسش و پاسخ)، بررسی اموال خواهان (از طریق استعلام از اداره ثبت اسناد، بانک ها و سایر مراجع)، و ارزیابی دقیق وضعیت مالی او باشد. در برخی موارد، قاضی ممکن است برای اطمینان بیشتر، از طرف مقابل (مثلاً محکوم له) بخواهد که در مورد ادعای اعسار اظهار نظر کند. همچنین، احتمال اخذ تأمین (ضمانت) از خواهان برای جبران خسارات احتمالی طرف مقابل، تا زمان مشخص شدن وضعیت اعسار وجود دارد. تمامی این مراحل برای اطمینان از صحت ادعای عدم تمکن مالی و جلوگیری از سوءاستفاده های احتمالی طراحی شده اند. صبر و پیگیری در این مرحله، کلید موفقیت در پرونده اعسار است.
مدت اعتبار استشهادیه
یکی از سؤالات رایج در مورد نمونه استشهادیه عدم تمکن مالی این است که آیا این سند تاریخ انقضا دارد؟ پاسخ به این سؤال کمی ظریف است و باید به آن با دقت نگریست.
به طور کلی، استشهادیه یک سند با تاریخ انقضای مشخص نیست. یعنی مانند یک مجوز رانندگی نیست که پس از مدتی نیاز به تمدید داشته باشد. با این حال، باید توجه داشت که وضعیت مالی افراد می تواند با گذشت زمان تغییر کند. فردی که امروز معسر است و توانایی مالی ندارد، ممکن است فردا با بهبود شرایط شغلی یا دریافت ارث، توانایی مالی اش افزایش یابد. بنابراین، اگرچه خود استشهادیه تاریخ انقضا ندارد، اما اعتبار محتوای آن (یعنی وضعیت عدم تمکن مالی فرد) به زمان ارائه و شرایط فعلی او بستگی دارد. اگر پس از مدتی و در پرونده ای دیگر، نیاز به ارائه مجدد استشهادیه عدم تمکن مالی باشد، بهتر است استشهادیه جدیدی تنظیم شود تا وضعیت مالی فعلی فرد را به درستی منعکس کند. دادگاه نیز همواره وضعیت مالی فرد را در زمان رسیدگی به پرونده اعسار بررسی می کند، نه در زمان های گذشته. بنابراین، همواره باید به روز بودن و صادقانه بودن اطلاعات در هر بار ارائه استشهادیه توجه داشت.
سوالات متداول
آیا استشهادیه عدم تمکن مالی باید در دفتر اسناد رسمی تنظیم شود؟
خیر، الزام قانونی برای تنظیم استشهادیه عدم تمکن مالی در دفتر اسناد رسمی وجود ندارد. استشهادیه می تواند به صورت دست نویس یا تایپ شده تنظیم شود و پس از امضای خواهان و شهود، به دادگاه یا مرجع مربوطه ارائه گردد. با این حال، در برخی موارد خاص و برای افزایش اعتبار سند، ممکن است طرفین یا حتی دادگاه، تأیید امضاها توسط دفتر اسناد رسمی یا کلانتری محل را درخواست کنند که این کار می تواند به تسریع روند پرونده کمک کند.
اگر شهود نتوانند در دادگاه حاضر شوند چه می شود؟
معمولاً در دعوای اعسار، قاضی شهود را برای ادای شهادت حضوری احضار می کند. اگر شهود به دلایل موجهی مانند بیماری یا مسافرت قادر به حضور در دادگاه نباشند، می توانند مراتب را به دادگاه اطلاع دهند. در این صورت، قاضی می تواند تاریخ دیگری برای جلسه تعیین کند یا در صورت عدم امکان حضور، با توجه به سایر قرائن و امارات موجود در پرونده، تصمیم گیری کند. با این حال، عدم حضور شهود می تواند به تأخیر در روند پرونده منجر شود و در برخی موارد، بدون شهادت حضوری، اقناع قاضی دشوارتر خواهد بود. بنابراین، انتخاب شهودی که امکان حضور در دادگاه را دارند، از اهمیت بالایی برخوردار است.
برای هر نوع بدهی می توان درخواست اعسار داد؟
بله، به طور کلی برای هر نوع بدهی مالی (محکوم به) که ماهیت مدنی داشته باشد، می توان درخواست اعسار و تقسیط پرداخت را مطرح کرد. این شامل بدهی های ناشی از قراردادها، خسارات، مهریه، و سایر دیون می شود. اما باید توجه داشت که دعوای اعسار فقط شامل بدهی های مالی است و شامل بدهی های کیفری (مانند جریمه های دولتی) یا بدهی های مربوط به چک برگشتی نمی شود که دارای قوانین خاص خود هستند. همچنین، برای بدهی هایی که با توقیف اموال همراه است، ابتدا باید نسبت به رفع توقیف اقدام شود.
آیا بعد از پذیرش اعسار، باز هم امکان توقیف اموال وجود دارد؟
پس از اینکه اعسار از سوی دادگاه پذیرفته شد و حکم به تقسیط بدهی صادر گردید، تا زمانی که فرد به تعهدات خود در قبال اقساط عمل می کند، اصولاً امکان توقیف مجدد اموال وی (به جز مستثنیات دین) وجود ندارد. با این حال، اگر فرد از پرداخت اقساط معین شده خودداری کند یا در آینده وضعیت مالی او به طور قابل توجهی بهبود یابد، طرف مقابل می تواند با ارائه دلایل جدید، درخواست ابطال حکم اعسار یا تعدیل اقساط را از دادگاه داشته باشد و در این صورت، امکان توقیف اموال برای دریافت باقی مانده بدهی دوباره فراهم خواهد شد.
تفاوت اعسار از محکوم به و اعسار از هزینه دادرسی چیست؟
تفاوت اصلی بین این دو نوع اعسار در موضوع آن هاست. «اعسار از محکوم به» به ناتوانی فرد در پرداخت بدهی ها و دیونی اشاره دارد که دادگاه حکم به پرداخت آن ها صادر کرده است (مانند مهریه یا خسارت). در این حالت، فرد درخواست تقسیط یا مهلت برای پرداخت اصل بدهی را دارد. اما «اعسار از هزینه دادرسی» به ناتوانی فرد در پرداخت هزینه های مربوط به خودِ فرآیند دادرسی (مانند تمبر دادخواست، هزینه کارشناسی، هزینه ابلاغ و…) اشاره می کند. در این مورد، فرد درخواست معافیت موقت یا دائم از پرداخت این هزینه ها را دارد تا بتواند پرونده حقوقی خود را پیگیری کند. هر دو نوع اعسار، با هدف حمایت از افراد کم بضاعت برای دسترسی به عدالت و حفظ حقوقشان پیش بینی شده اند.
نتیجه گیری: با دقت و آگاهی، حق خود را پیگیری کنید
در این مسیر پرفراز و نشیب زندگی، گاهی مشکلات مالی چنان بر دوش افراد سنگینی می کند که راه هر چاره ای را مسدود می سازد. اما نظام حقوقی ایران، با درک این واقعیت ها، ابزارهایی مانند نمونه استشهادیه عدم تمکن مالی را برای حمایت از افراد نیازمند فراهم آورده است. همانطور که گفته شد، این استشهادیه نه تنها یک سند اداری، بلکه تجلی امید و فرصتی برای بازیافتن آرامش و حقوق از دست رفته است.
آنچه در نهایت اهمیت دارد، صداقت، دقت و آگاهی در تمام مراحل تنظیم و ارائه این سند است. از شرح صحیح اطلاعات هویتی و وضعیت مالی تا انتخاب شهود آگاه و رعایت تمامی نکات حقوقی، هر گام باید با وسواس و مسئولیت پذیری برداشته شود. به یاد داشته باشید که استشهادیه به تنهایی معجزه نمی کند، بلکه اماره ای قوی است که در کنار سایر مدارک و مستندات، می تواند علم قاضی را تقویت کرده و او را در صدور رأیی عادلانه یاری رساند. با پیگیری دقیق و دریافت مشورت های لازم، می توان از این ابزار قانونی به بهترین شکل بهره برد و حق خود را در برابر مشکلات مالی، به شایستگی پیگیری کرد. پس با عزمی راسخ و اطلاعاتی کامل، گام در این مسیر بگذارید و اجازه ندهید که چالش های مالی، شما را از احقاق حق بازدارد.