کیانا اکرامیان

از زمانی که یادم می‌آید می‌نوشتم و سر‌وصداهای ذهنم را با نوشتن آرام می‌کردم. انگار زمانی که دستم به دکمه‌های کیبرد می‌خورد یا به قلم می‌رفت، دکمه خاموش صداهای مغزم روشن می‌شود و دیگر هیچ صدایی نمی‌آید. فقط نجوای آرام کلمه‌هایی را می‌شنوم که قرار است روی صفحه سفید، لک بیندازند. زمانی که نویسندگی را به عنوان شغل اصلی شروع کردم، به نوشتن چند موضوع علاقه وافری داشتم. اولین‌ آن‌ها، نوشتن درباره کتاب‌ها و به‌خصوص سفرنامه‌ها بود. دوم نوشتن درباره دنیاهای فانتزی و چیزهای این چنینی. سومی، از زمین تا آسمان به این موضوعات فرق دارد، می‌دانم. سومین چیزی که دوست دارم درباره آن‌ها بنویسم سالم‌خوری است! سالم‌خوری برای من یک آیین به حساب می‌آید. این که تو چطور همه مواد غذایی تازه را کنار هم بنشانی تا سالم بمانند، مواد مغذی خود را از دست ندهند و طعم خوبی هم داشته باشند، برای من جذاب و شگفت‌انگیز است.
دکمه بازگشت به بالا